"ای ام تریدینگ" مرکز آموزش کسب در آمد اینترنتی و اصول موفقیت در زندگی به صورت نوین و کاربردی

نظرسنجی سایت

سلام دوست عزیز، از چه طریقی با ما آشنا شدید؟ بابت نظر ارزشمندتان سپاسگزاریم

چرا باید از اینترنت کسب درآمد کنیم؟


1.نابود شدن کسب و کارهای سنتی به مرور زمان!

اولین دلیل برای اینکه باید به فکر راه اندازی کسب و کار اینترنتی تان باشید این است که اکثر کسب و کارهای سنتی به مرور زمان در حال نابودی هستند.

همانطور که گفتم همه چیز اینترنتی شده و اکثر کسب و کارهای سنتی به سمت کسب و کارهای اینترنتی کشیده شدند. یک ایده نو در بازار کسب و کار اینترنتی می تواند ایده های کهنه کسب و کارهای سنتی را نابود کند. دقیقا مثل اسنپ یا تب سی ، که با آمدن اسنپ بازار خیلی از تاکسی هاو آژانس‌ ها کساد شد. البته تقصیر هیچ کس نیست، همان طور که علم روز به روز در حال پیشرفت است، کسب و کار ها هم در حال تغییر هستند.

یا مثلا اگر توجه کرده باشید امروزه بیشتر بوتیک های لباس فروش خود را آنلاین انجام میدهند چرا که بیشتر اقشار جامعه همه به اینترنت متصل هستند

2. کمبود شغل

 

دومین دلیلی که به شما توصیه می کنم حتما به فکر راه اندازی کسب و کار اینترنتی خود باشید کمبود شغل های دولتی یا سنتی  می باشد.

 

بهتر از کمی با هم روراست باشیم، با توجه به شرایط فعلی و اوضاع اقتصادی کشورمان استخدام شدن در یک شرکت و کسب و کار بسیار کار سخت و دشواری شده است چرا که بسیار مردمان کمی هستند با مدرک عالی توانستند جایی استخدام شوند.


3. نداشتن سقف درآمد و زمان

 

 

 

یکی دیگر از مزایای مهم در راه اندازی کسب و کار اینترنتی اینه که درآمد شما سقف ندارد  شما به میزانی که کار میکنید پول در میارید. اگر واقعا قصد دارید که یک فردی موفق و پولدار شوید با کار کردن برای دیگران و یا کارمند بودن چنین اتفاقی نخواهد افتاد.

 

 

 

به قول معروف با درآمد ثابت ماهانه هرگز نی‌توانید استقلال مالی داشته باشید. دقیقا همین طور است، اگر می خواهید که به استقلال مالی در کسب و کارتان برسید باید به فکر راه اندازی کسب و کاری باشید که با استفاده از آن درآمدتان ماه به ماه چندین برابر شود. خبر خوش این است که شما با راه اندازی کسب و کار اینترنتی می توانید به این مرحله برسید.

 

 

 

اگر واقعا با اشتیاق زیاد و علاقه خود کسب و کار آنلاین تان را راه اندازی کنید می توانید به درآمد ای برسید که حتی شاید با چند سال کار کردن برای دیگران به آن نرسید.

 

اصلا قصد ندارند شما را تحریک کند، راه اندازی کسب و کار اینترنتی سختی خودش را دارد. اما وقتی این سختی را پشت سر گذاشتید طعم لذت بخش کسب و کارتان را خواهید چشید.


4.نیاز به سرمایه کم

 

یکی از مهمترین دلایلی که باعث شده من راه اندازی کسب و کار اینترنتی را به خیلی از افراد توصیه کنم این است که تقریباً به هیچ سرمایه و یا سرمایه بسیار کمی نیاز دارید.

 

شما با کمترین سرمایه ممکن می‌توانید یک کسب و کار پولساز با درآمد دائم و همیشگی برای خودتان راه اندازی کنید. اگر همین حالا بخواهید یک کسب و کار سنتی راه اندازی کنید به سرمایه بسیار زیادی نیاز دارید. به عنوان مثال اگر قصد داشته باشید که یک مغازه و یا فروشگاه لباس فروشی راه اندازی کنید باید هزینه ای اجاره و رهن مغازه را داشته باشید که به سرمایه زیادی نیاز دارید و سرمایه بالای 50 میلیون مورد نیاز میباشد

 

ممکن است شنیده باشید که برای راه اندازی یک وب سایت کاملا حرفه ای باید هزینه چند ده میلیونی پرداخت کنید اما این طور نیست. شما با کمترین سرمایه ممکن نهایتاً 100 تا 200 هزار تومان می توانید یک وب سایت کاملا حرفه ای با تمام امکانات و قابلیت ها راه اندازی کنید.

 

مطمئن باشید با کمترین سرمایه ممکن می توانید یک کسب و کار آنلاین پولساز راه اندازی کنید. بستر اصلی کسب و کارهای اینترنتی به سایت است و راه اندازی یک سایت کار سخت و دشوار نیست و شما بدون یک خط کدنویسی می توانید یک وب سایت کاملا حرفه ای با تمام امکانات برای کسب و کارتان راه اندازی کنید.

 

 

 

5. تبلیغات کم هزینه

 

یکی از مهمترین کارهایی که در هر کسب و کار باید انجام دهید تبلیغ کردن کسب و کارتان است. برای آنکه بتوانید محصولات و خدمات خود را بفروشید باید بیشتر دیده شوید. تا زمانی که دیدن شوید نمی‌توانید محصولاتتان را بفروشید.

 

اصلاً در کسب و کارهای اینترنتی نیاز نیست که بابت تبلیغات هزینه های سنگینی را پرداخت کنید. کسب و کار اینترنتی این امکان را برای شما فراهم می کند که بدون تبلیغات محصولات و خدماتتان را بتوانید به مخاطبان تان معرفی کنید.

 

راه و روش های زیادی برای این کار وجود دارد، که یکی از مهمترین روش ها تولید محتوا و بازاریابی محتوا است. برای آنکه بتوانید محصولات و خدماتتان را به مخاطبان تان نشان دهید باید تولید محتوا کنید. اما برای آنکه بتوانید خدمات و محصولات تان را بفروشید باید از بازاریابی محتوا استفاده کنید.

 

با تولید محتوا و بازاریابی محتوا می توانید مخاطبان زیادی را جذب کسب و کارتان کنید. به همین دلیل است که می‌گویند با استفاده از کسب و کار اینترنتی می توانید در هر شرایطی درآمدزایی کنید چون همیشه مخاطبانی هستند که کسب و کارتان را به دیگران معرفی میکنند.


با در فضای مجازی همراه باشید...

EMTrading On Telegram

EMTrading ON Instagram

درآمد کسب و کار های اینترنتی چقدره؟


در این مقاله می خواهیم راجب این بپردازیم که کسب و کار های اینترنتی با اینکه پاره وقت هستن چرا اینقدر درآمد بالایی دارند؟

دراینجا میخواهم 5 نوع کسب و کار بهتون معرفی کنیم که با هم میزان درآمد و مهارتی که نیاز داره رو مرور کنیم.


1. برنامه نویسان :

Programmer
این شغل خیلی جذابه ! چرا که امروزه دنیا داره به سمت موج چهارم سوق داده میشه (اینترنت) و کمتر کسی پیدا میشه که بخواد از روش های سنتی کسب و کارش رو رونق بده و  بیشتر کسانی که شغل سنتی دارند حدودا تا 70% درآمدشون از فروش مجازی کسب و کارشون است.

حالا یه خوب برنامه نویس چه کمکی میتونه برای این اقشار جامعه بکنه؟!

یه برنامه نویس میتونه با استفاده از مهارتی که بدست آورده برای این نوع قشر سایت طراحی بکنه، که اون فروشنده بتونه با استفاده از این سایتی که یه برنامه نویس براش طراحی کرده،محصولات خودش رو بفروش برسونه، درواقع یه نوع فروشگاه مجازی میشه و نکته جالبش اینجاست میتونه اون فروشنده سنتی حتی در موقعی که حضور در محل کسب و کارش نداره پول در بیاره چرا که کسب و کارش تبدیل  به یک فروشگاه آنلاین شده است.

درآمد یه برنامه نویس حرفه ای: چیزی بالغ بر 5 تا 20 میلیون میتواند درآمد داشته باشد!


2. بازارهای سرمایه ( بورس ):

Trading
بازار های سرمایه یا همون بورس یکی از بهترین شغلیه که میشه روش خیلی حساب کرد چرا که شما میتونید با یادگیری این نوع مهارت آینده خودتون رو به بهترین شکل رقم بزنید .

بازار های سرمایه در قدیم به صورت سنتی بود یعنی شما باید حتما به یه کارگزاری یا یه مکانی برای خرید و فروش سهام مراجعه میکردی که بتونی از نوسانات بازار سود خودت رو به دست بیاری .

اما الان اوضاع تغییر کرده! شما فقط کافیه در کارگزاری مورد نظر خودتون ثبت نام کنید، وتاکید میکنم حتما قبل اینکه بخواید سهامی معامله بکنید ابتدا دانش بازار های سرمایه رو به خوبی مسلط بشید چرا که بدون دانش ضرر و زیان جبران ناپذیری خواهید کرد . شما میتونید با وارد شدن به پنل کارگزاریتون معاملات خودتون رو شروع کنید و با خیال راحت از نوسانات بازار سود ببرید.

درآمد یه کارگزار حرفه ای بورس: چیزی بالغ بر 200 میلیون در ساله که اگر تقسیم بر 12 ماه کنید میشود 16 میلیون تومان!


3. ایجاد محتوا ( فیلم , عکس , متن , و...):

Content
خوب این یه کسب و کار بسیار بسیار پر طرفداره چرا که با رعایت یکسری نکات میشود به آسانی میشه انجامش داد.

شما کافیه در این کار کمی خلاقیت به خرج بدید و میتونید با استفاده از تولید کردن محتوا درآمد خوبی بدست بیاورید

 

شما برای کسب درآمد از این کار نیاز به تخصص خیلی زیادی ندارید فقط باید با یکسری از نرم افزارهای کامپیوتر آشنا باشید که بتونید محتوایی تولید کنید تا بتوانید نظر خیلی از مردم رو جلب کنید, و تنها راه موفقیت در این حوزه خلاقیته!

درآمد یه محتوا نویس حرفه ای: چیزی بالغ بر 5 تا 12 میلیون ماهیانه!

4. ساخت یه فروشگاه اینترنتی:

Online Shopping

شما میتونید در این نوع کسب و کار با ارائه محصولات خودتون به شیوه آنلاین کسب درآمد کنید!

شما میتوانید با هر یک از این مواردی که در بالا گفته شده در فروشگاه اینترنتی آموزش ایجاد کنید و آنرا به فروش برسانید.

به عنوان مثال : اگر شما یک معلم زبان انگلیسی باشید میتوانید با برگزاری کلاس های آنلاین برای هموطنان آنرا به شیوه یه پکیج آموزش در آورید و به فروش برسانید


درآمد فروشگاه مجازی: بسته به نوع محصول داره ولی اگر حدودی در نظر بگیریم چیزی بالغ بر 10 تا 15 میلیون درآمد میتونه در ماه داشته باشه و این فوق العادس!

5سیستم همکاری در فروش:

Affiliates


شما ممکنه فروشنده خیلی خوبی باشید ولی تا حالا محصول اینترنتی نفروخته باشید.

به عنوان مثال : یک شرکتی آگهی همکاری در فروش زده که با فروختن هر یک از محصولات میتوانید تا 50% پورسانت دریافت کنید.
خوب مسلما جالب میتونه باشه ، ممکنه محصولات یا خدماتی که اون شرکت ارائه میده برای اقشار جامعه بسیار مفید باشه و شما میتونید با فروش محصولات شرکت پورسانت قابل توجهی داشته باشید و بصورت پاره وقت همکاری کنید.


درآمد یه سیستم همکاری در فروش: این نوع کسب و کار بسته به نوع پورسانتی که شرکت به شما ارائه میده متغییر هستش! و معمولا بالای 2 میلیون تومان میباشد!

ما به شما دوستان عزیز پیشنهادی میدهیم که میتوانید با شرکت در آکادمی ما آموزش هایی که به شما میدهیم در کسب و کار اینترنتی به شیوه قابل توجهی به درآمد برسید!

دوره آموزشی امپریال برای شرکت در این دوره کلیک کنید!

هوش مالی چیست؟


هوش مالی چیست؟ و چگونه میتواند در زندگی ما اثر بخش باشد؟

در این مقاله خواهیم پرداخت که هوش مالی چه کاربردی در زندگی شخصی ما داشته باشه!

درواقع هوش مالی به معنای قدرت شما در حل مسائل مالی و مجموعه ای از اقدامات ناب که منجر به سود میشود نام گذاری شده است.

هوش مالی درواقع از 5 جزء تشکیل شده که در ادامه با هم مرور خواهیم کرد:

1. کسب درآمد: شما در مرحله اول ابتدا باید یاد بگیرید که چگونه درآمد برای خودتون ایجاد کنید خوب مسلما اکثر اقشار جامعه این روش رو به خوبی پشت سر گذاشته اند.


2. حفاظت از پول: شما باید از درآمدی که کسب کردید به شیوه درستی حفاظت کنید چطوری؟ مثلا شما نباید پول برای چیز هایی که بدردتون نمیخوره یا زودگذر هستند خرج کنید! مثل خرید چیز هایی که به بدن شما آسیب میزنه که شما بابت آن ها پول میدهید.


3. مدیریت پول: مدیریت پول خیلی مهم میباشد چرا که وقتی شما پولی بدست میاورید و نداسته آنرا خرج میکنید باعث میشود که به مرور زمان وضعیت مالی شما با مشکل مواجه شود ، مثلا شما ماهیانه 1 میلیون تومان درآمد دارید، 15% آنرا صرف نیاز های روزانه، 35% خرج خرید لباس پوشاک و ... ، 10% خرج قبوض ،40% آنرا میتوانید سرمایه گذاری کنید.


4. تقویت پول: شما میتوانید در این مرحله با استفاده از دانشی که در حوزه سرمایه گذاری دارید پول خودتان را چند برابر کنید که یکی از مهم ترین اصول " هوش مالی " میباشد به عنوان مثال : میتوانید در بازار های سرمایه ، یا خرید طلا ، یا خرید و فروش مسکن پول خودتان را تقویت کنید.


5. بهبود اطلاعات مالی: در این مرحله شما باید راه و روش هایی را یاد بگیرید تا بتوانید در کم تر کردن خرج خود و افزایش درآمد خود تغییر ایجاد کنید، به عنوان مثال میتوانید هر روز میزان خرجی که دارید و میزان حقوقی که ماهیانه دریافت میکنید را با هم مقایسه کنید تا بتوانید از خرج های بیهوده که باعث ضرر به شما میشود چشم پوشی کنید.


هوش مالی چیست؟
انتشار : ۲ فروردین ۱۳۹۹

برچسب های مهم

6 درس بزرگ از ثروتمندان


رازهای موفقیت افراد ثروتمند چیست؟

رمز موفقیت افراد ثروتمند ۱ : مراقبه می‌کنند.

یکی از رازهای موفقیت افراد ثروتمند این است که از جسم و روح خود مراقبت می‌کنند.

اگر از ثروتمندان جهان همچون ری دالیو، اپرا، راسل سیمونز، آریانا هافینگتون، بیل فورد، راز موفقیت‌شان را بپرسید می‌گویند:

«مراقبه بیش از هر چیز دیگری، بزرگترین عامل موفقیت در زندگی‌شان بوده است.»

مراقبت از جسم و ذهن‌تان با آرامش، ورزش، تغذیه‌ی سالم، و خواب کافی روش‌هایی هستند که شانس موفقیت‌تان را افزایش می‌دهند.


رمز موفقیت افراد ثروتمند ۲ : سحرخیز هستند.

یکی از رازهای موفقیت افراد ثروتمند این است که زود از خواب بیدار می‌شوند.

حتما برایتان سوال پیش می‌آید که سحرخیزی چه ارتباطی می‌تواند با موفقیت داشته باشد؟

افراد سحر خیز با پاسخ دادن به ایمیل‌هایشان، ورزش و اختصاص دادن زمانی برای خود، قادرند زودتر از هر کس دیگری روزشان را آغاز کنند، در ضمن شاد‌تر و فعال‌تر هستند.

رئیس‌جمهور اوباما، ریچارد برانسون، جک دورسی، لری شولتز، تیم کوک و مدیر عامل زیراکس، اورسیلا برنز، نمونه‌هایی از افراد سحرخیزند.

نکته قابل توجه این است که برای سحرخیز شدن لازم است تا شب، زود بخوابید.

برای اینکه این عادت درونتان شکل بگیرد کافی است ۲۱ روز مداومت داشته باشید.

 

رمز موفقیت افراد ثروتمند ۳ : شبکه‌ای از روابط دارند.

یکی از رازهای موفقیت افراد ثروتمند این است که با افراد موفق و ثروتمند، روابط زیادی دارند و نشست‌ و برخواست با افراد ممتاز جامعه دارند.

افراد موفق، اهمیت شبکه‌‌های دوستان و همکاران را درک کرده‌اند.

ایجاد روابط مثبت و شبکه‌سازی، به عملکرد بهتر افراد در کسب و کارشان و افزایش پیدا کردن فرصت‌ها می‌انجامد.

شبکه‌سازی به نوآورتر بودن آدم‌های موفق کمک می‌کند.

نکته قابل توجه این است که در این اوضاع اقتصادی بوجودآمده خیلی از افراد، وقت خود را با گله و شکایت و غرزدن تلف می‌کنند اما…

آدم‌های موفق به‌ندرت شکایت یا انتقاد می‌کنند و برای وقتشان ارزش قائلند.

به اطراف‌تان نگاهی بکنید.

آیا دوروبرتان را کسانی پر کرده‌اند که از زندگی‌ کردن، تنها گلایه و آه و شکایت را آموخته‌اند؛

یا افرادی که سرزنده و پویا و با وجود تمام سختی‌ها، در حال دویدن به دنبال اهدافشان هستند؟

این موضوع را جدی بگیرید چرا که انعکاسی بسیار قوی در زندگی‌تان خواهد داشت.

هر دسته از این افراد می‌توانند شما را به‌ راحتی در حال‌ و هوایی تازه قرار دهند.

 

رمز موفقیت افراد ثروتمند ۴ : همیشه مشغول انجام کاری هستند.

یکی از رازهای موفقیت افراد ثروتمند این است که خود را سرگرم کار می‌کنند.

به ندرت پیش بیاید که آدم‌های موفق بیکار بمانند.

شاید تصورتان این باشد که زمانی که ثروتمند شدید، دیگر وقت استراحت و تفریح است!

اما باید بگوییم اینطور نیست.

شما زمان بیشتری برای تفریح دارید و به راحتی می‌توانید هزینه تفریحات خود را بدون دل مشغولی پرداخت کنید اما…

باز هم باید سختکوش باشید و کار کنید.

آدم‌های موفقی مانند جانسن هفته‌ای ۶۰-۶۵ ساعت کار می‌کنند.

الون ماسک هفته‌ای ۸۰-۱۰۰ ساعت کار می‌کند و اظهار کرده است، (این از اصول اخلاقی کار است که یک کارآفرین باید رعایت کند).

رمز موفقیت افراد ثروتمند ۵ : به راحتی “نه” می‌گویند.

یکی از رازهای موفقیت افراد ثروتمند این است که می‌دانند چه زمانی “نه” بگویند.

در این خصوص وارن بافت می‌گوید:

(تفاوت بین افراد موفق و کسانی که واقعا موفق هستند در این است که آدم‌های واقعا موفق تقریبا به حداکثر چیز‌ها نه می‌گویند).

آدم‌های موفق دریافته‌اند که با گفتن نه به منفی‌بافی، کار اضافی، و فعالیت‌هایی که باعث هدر رفتن وقت می‌شود، می‌توانند به افزایش بهره‌وری‌شان کمک کنند.

اگر پاسخ‌شان به هر شخص یا کاری مثبت باشد، نمی‌توانند تمرکز کنند و از عهده‌ی کارهایی که باید انجام دهند، بر نمی‌آیند.

 

رمز موفقیت افراد ثروتمند ۶ : مطالعه روزانه دارند.

یکی از رازهای موفقیت افراد ثروتمند این است که تلویزیون تماشا نمی‌کنند، به جایش کتاب می‌خوانند.

عادت‌های موفقیت آمیز روزانه‌ی ثروتمندان چگونه است؟

طبق گفته‌ی توماس کورلی، نویسنده‌ی کتاب عادت‌های ثروتمندان :

( ۶۷ درصد ثروتمندان هر روز یک ساعت یا کم‌تر تلویزیون تماشا می‌کنند.

تنها فقط ۶ درصد ثروتمندان برنامه‌های زنده تماشا می‌کنند، در حالی که این درصد در افراد فقیر ۷۸ درصد است.

به علاوه، ۸۶ درصد ثروتمندان عاشق خواندن مطالبی هستند که برانگیزنده‌ی احساسات است؛

۸۸ درصد ادعا کردند که به خاطر پیشرفت خودشان هر روز ۳۰ دقیقه یا بیشتر کتاب می‌خوانند.)

پس یادتان باشد اگر می‌خواهید جزء افراد ثروتمند و پولدار باشید لازم است تا بر روی عادات خود کار کنید.

یکی از عادات مثبت در زندگی، مطالعه روزانه است.

پس از همین امروز شروع کنید.

 توجه:
حتما فایلی که براتون گذاشتیم رو دانلود کنید و با دقت روزانه مطالعه کنید و بعد از گذشت مدتی تاثیرش رو خواهید دید.

6 درس بزرگ از ثروتمندان
انتشار : ۹ بهمن ۱۳۹۸

تلقین چیست؟ چگونه میتواند در زندگی ما اثر بخش باشد؟




تلقین و قدرت ذهن با قانون جذب


تصور کنید سوار یک کشتی تفریحی شده اید و روی عرشه با یکی از مسافران برخورد می کنید. با این که هوا بسیار خوب و لطیف است رو به او می کنید و می گویید: «انگار رنگتان پریده، شاید دریازده شده اید!» در این لحظه آن مسافر بخت برگشته که تا چند دقیقه قبل خوشحال و سرخوش مشغول هواخوری و تفریح بود، ناگهان به فکر فرو می رود و دچار استرس می شود، به گونه ای که واقعا رنگش می پرد و احساس می کند ناخوش احوال است؛ حتی وقتی از او می خواهید که او را تا رسیدن به کابینش همراهی کنید تسلیم می شود و در برابر این تلقین منفی شما سر تسلیم فرود می آورد.

واکنش های مختلف در برابر تلقین


واضح و روشن است که افراد مختلف در برابر تلقین های متفاوت برحسب شرایط ذهنی و اعتقادات خود، عکس العمل های متفاوتی از خود بروز می دهند. مثلا اگر در همان کشتی به جای آن مسافر ساده و زودباور به سراغ یک دریانورد کارکشته و قدیمی می رفتید و به او می گفتید که دچار دریازدگی و رنگ پریدگی شده است و بیماری و ناخوشی را به او تلقین می کردید، مطمئنا به جای این که روحیه خود را ببازد، دستپاچه شود و رنگ و رویش بپرد شما را به باد مسخره می گیرد و حتی ممکن است یک واکنش تند و جدی از خود نشان بدهد.

پس همین طور که می بینید تلقین منفی شما در مورد یک فرد دیگر نتیجه برعکس خواهد داشت و دریانورد از اعتماد به نفس بیشتری برخوردار می شود، چون بهتر از هرکس دیگری می داند که از این جهت مصونیت دارد و تکان های دریا روی آن فرد هیچ تاثیر بدی نخواهد داشت.

تلقین چیست؟! و چگونه کار می کند؟!


کلمه تلقین در فرهنگ لغت این گونه معنی شده است: «ایجاد یک فرآیند ذهنی به منظور پذیرش و تثبیت اعمال، اندیشه و ایده ی تلقین شده» این نکته ی مهم را بدانید که هیچ تلقینی را بدون تمایل و خواسته ی ذهن خودآگاه نمی توان در ذهن ناخودآگاه جای داد. به بیان روشن تر ذهن خودآگاه قادر است هر نوع تلقینی را از خود دور نماید.

همان طور که در مثال بالا به دریانورد قدیمی و با تجربه اشاره کردیم و در مقابل تلقین های منفی به خوبی توانست بر ترس و اضطراب غلبه کند، و بر اساس قانون جذب هم توانست در مقابل بیماری دریازدگی و بیماری مصونیت پیدا کند. ولی همین مثال در مورد مسافر کشتی کاملا برعکس است. او مانند اکثر افراد دچار ترس و وحشت می شود، و تلقین های منفی روی او تاثیر بد می گذارند و به این خاطر که تجربه ای در این زمینه نداشته دریازدگی را یک بیماری مهلک و ترسناک قلمداد می کند و بر اساس قانون جذب وقتی تحت تاثیر تلقین منفی قرار می گیرد احساس بیماری و ضعف به او دست می دهد.

به این مثال واقعی در مورد تلقین توجه کنید


پدر خانواده ای دختر جوانی داشت که به یک بیماری پوستی صعب العلاج دچار بود و از این جهت رنج فراوانی می کشید، دلش به قدری به حال دختر رنج کشیده اش می سوخت که به هرکس می رسید می گفت: «من حاضرم حتی یک دستم را قطع کنند ولی در عوض دخترم شفا پیدا کند.» حدود دو سال تمام این جمله ورد زبانش شده بود. اما با وجود تلاش فراوان پزشکان هیچ راه نجاتی برای دختر جوان وجود نداشت.

یک روز تمام اعضای خانواده در اتومبیل بودند و به جایی می رفتند که ناگهان با یک کامیون تصادف وحشتناکی کردند، در نتیجه ی این برخورد وحشتناک دست پدر از کتف قطع شد ولی جالب است بدانید دخترش جوانش که در اتومبیل بود هیچ صدمه این ندید و بیماری پوستی اش هم بهبود پیدا کرد به گونه ای که دیگر هیچ اثری از درد و رنج و ناراحتی در او وجود نداشت!

این مثالی که مطالعه کردید نمونه ای از روش های تلقین هایی بود که خاصیت نابود کننده و ویرانگر دارند! دوستان عزیز همان طور که قبلا گفتیم ضمیر ناخودآگاه شما شوخی سرش نمی شود و بر اساس قانون جذب هر چیزی که به او بگویید را در یک فرصت مناسب پاسخ خواهد داد و آرزوهای شما را برآورده خواهد کرد. پس مواظب باشید چیزهایی که از او می خواهید در مسیر نابودی و فنای زندگی و رویاهایتان قرار نگیرد.

تلقین به خود ترس را هم از بین می برد


تلقین به خود یعنی این که مطالب معین و مشخصی را به خود القا کنیم. با تلقین کردن به خود می توانیم از شر عادت های بد، ترس های بی مورد و واکنش های منفی رهایی پیدا کنیم. یکی از خوانندگان مشهور دنیا در خاطره ای تعریف می کرد که در نخستین آزمونی که برای آواز داشت با وجود این که صدای قوی و زیبایی داشت شکست خورد، چون قبل آزمون دائما به خودش تلقین کرده بود که «شاید در آزمون قبول نشوم. البته هر کاری که بتوانم انجام می دهم ولی امید زیادی ندارم و خیلی از این بابت نگرانم»!

این تلقین های غیرارادی و سرریز ترس ها در درون ضمیر ثمرات خود را به بار آورد و بر اساس قانون جذب همان گونه که به خودش تلقین کرده بود نتوانست در آزمون موفق شود و روز امتحان رد شد. ولی پس از این که متوجه اشتباه خود شد توانست شکست خود را جبران کند.

روزی سه بار به اتاق خلوتی می رفت و در را به روی خودش می بست، گوشه ای آرام دراز می کشید و چشمانش را می بست و تلاش می کرد جسم و روح خود را آرام کند. بی حسی و آرام شدن بدن باعث ایجاد تعادل در روح می شود و آن را در برابر تلقین آماده می کند.

سپس به خودش تلقین می کرد که من آواز خوبی دارم و آرام و سرشار از امید و موفقیت هستم. او هر بار این جملات را آهسته و شمرده پانزده تا بیست بار تکرار می کرد و این کار را حداقل سه بار در روز انجام می داد. او پس از یک هفته آرامش و اعتماد به نفس زیادی به دست آورد. روز آزمون فرا رسید و این بار بدون هیچ دلهره و استرسی آزمون صدا را به خوبی انجام داد و بر اساس قانون جذب و نیروی فوق العاده ی تلقین توانست در آن موفق شود.

توانایی خودباوری طی زندگی ممکن است تغییر کند


اگر به توانایی های خود در زمینه رسیدن به هر چیزی که اراده کنید، باوری رسوخ ناپذیر داشته باشید چه تفاوت هایی در زندگی شما رخ می داد؟ چه چیزی می خواهید و آرزوی رسیدن به آن را دارید؟ اگر به خود به صورت عمیقی باور داشته باشید، به گونه ای که هیچ ترسی از شکست در خود حس نکنید، در آن صورت چه رویاهایی متصور می شدید؟

 

چگونه به خودباوری برسیم

بیشتر مردم با اعتماد به نفس کم و اندک شروع میکنند اما در نتیجه تلاش هایشان، در ادامه جسور تر شده و برای موارد پیش رو شجاعت بیشتری کسب می کنند. ما متوجه شدیم که اگر شما هم کارهای افراد با اعتماد به نفس را دنبال کنید، احساساتی مشابه و نتایج مشابه ی دریافت می کنید.

کلید این کار این است که با خودتان صادق باشید، این که به صورت عمیقی با خود صادق بوده و زندگی خودتان را به صورت با ثبات با بالاترین ارزش ها و آرزوها ادامه دهید. این تنها راه یادگیری خودباوری واقعی است. برای فکر کردن در مورد اینکه چه کسی هستید و به چه چیزی اعتقاد دارید و چه چیزی برای شما مهم است، وقت بگذارید.

اگر می خواهید با تبدیل شدن به یک نویسنده زندگی خود را تغییر دهید، باور داشته باشید که می توانید این کار را بکنید. سخت ترین قدم در این مسیر پیدا کردن اعتماد به نفس برای یادگیری نحوه نوشتن یک کتاب است. وقتی که شما یک سیستم معتبر برای برنامه ریزی، تولید و نشر کارتان پیدا کنید، دسترسی به اهداف بزرگتر آسان به نظر خواهد رسید.

با خود باوری می توانید شجاعت اقدام برای رسیدن به اهداف خود را پیدا کنید. این کار همانگونه که شاید بدانید، کلید رسیدن به موفقیت است. با شک های محدود کننده پتانسیل خود برای رشد را به خطر نیندازید. در عوض اعتماد به نفس خود را پیدا کرده و به خود باور داشته باشید چرا که در واقع می توانید هر کاری که بخواهید انجام دهید. به خودتان بگویید که اعتماد به نفس دارید و این را باور کنید. جملاتی مانند “من به خودم باور دارم” را هر روز تکرار کنید.

افکار شما به کلمات تبدیل شده و کلمات به اعمال شما بدل می شوند. اگر مدام به خودتان بگویید که به خود باور دارید، در نهایت شما واقعا به خودتان باور خواهید داشت. به همین سادگی…

برای اینکه خودتان را آنگونه که هستید، بپذیرید، شجاعت به خرج دهید نه به عنوان کسی که شاید به آن تبدیل شوید یا کسی که بقیه فکر میکنند باید به آن تبدیل شوید. این را بدانید که با توجه به تمامی زوایا شما یک شخص خوب هستید. در کل ما همه استعدادها، توانایی ها و مهارت های خودمان را داریم که ما را خارق العاده می کند.

هیچ کس حتی خود شما در مورد توانایی ها یا کارهایی که ممکن است در آینده انجام داده یا شخصی که در آینده شاید به آن تبدیل شوید، اطلاعات کامل ندارد. شاید سخت ترین کار در زندگی پذیرش این است که چه مقدار می توانید خارق العاده باشید و به خود باور داشته و در نهایت این آگاهی ها را به رفتار و شخصیت خود اضافه کنید.


به خودتان باور داشته باشید همراهان " ای ام تریدینگ " ...

تلقین چیست؟ چگونه میتواند در زندگی ما اثر بخش باشد؟
انتشار : ۳ فروردین ۱۳۹۹

برچسب های مهم

پولدارها چکار میکنند؟



تام کارلی، نویسنده آمریکایی برای مدت ۵ سال، عادات روزانه ۲۳۳ پولدار و ۱۲۸ فرد با وضع خراب مالی را دنبال کرد و کتاب پرفروش Rich Habits را نوشت.
او در این کتاب ۲۰۰ رفتار مشترک میان پولدارها را شناسایی کرده و توضیح می‌دهد که عادات روزانه پولدارها و غیرپولدارها به شدت متفاوت است و با توجه به عادات روزانه یک شخص می‌توان وضعیت مالی‌اش را پیش‌بینی کرد.
او در مورد این طبقه پولدار که درباره‌شان تحقیق کرده نوشته: "جالب اینجاست ۸۵ تا ۸۸ درصد میلیونرهای آمریکایی پولدارهایی خودساخته و نسل اولی هستند."

این ده عادت را بدانیم :

1. حدود ۷۰ درصد پولدارها روزانه کمتر از ۳۰۰ کالری هله‌هوله (junk food) مصرف می‌کنند و حدود ۹۷ درصد بی‌پول‌ها روزانه بیشتر از ۳۰۰ کالری هله‌هوله می‌خورند.

2. حدود ۸۰ درصد پولدارها روی " یک" هدف مشخص تمرکز کرده‌اند و فقط ۱۲ درصد بی‌پول‌ها چنین کاری می‌کنند.

3. حدود ۷۶ درصد پولدارها چهار روز در هفته ورزش می‌کنند ولی ۲۳ درصد بی‌پول‌ها اهل ورزش مرتب هستند.

4. حدود ۶۳ درصد پولدارها موقع رفتن سر کار به کتاب‌های صوتی گوش می‌دهند ولی فقط ۵ درصد بی‌پول‌ها چنین عادتی دارند.

5. حدود ۸۱ درصد پول‌دارها کارهایی را که باید انجام بدهند لیست می‌کنند ولی فقط ۱۹ درصد بی‌پول‌ها to-do list دارند.

6. حدود ۶۳ درصد والدین پولدار بچه‌هایشان را مجبور می‌کنند که ماهی دو جلد یا بیشتر کتاب غیرداستانی بخوانند و فقط ۳ درصد بی‌پول‌ها چنین عادتی دارند.

7. حدود ۲۳ درصد پولدارها اهل قمار هستند ولی ۵۲ درصد بی‌پول‌ها قمار می‌کنند.

8. حدود ۸۰ درصد پولدارها به دیگران زنگ می‌زنند تا تولدشان را تبریک بگویند ولی فقط ۱۱ درصد بی‌پول‌ها چنین کاری می‌کنند.

9. حدود ۶۷ درصد پولدارها اهداف‌شان را روزی کاغذ می‌آورند و فقط ۱۷ درصد بی‌پول‌ها از این کارها می‌کنند.

10. حدود ۸۸ درصد پولدارها روزی نیم ساعت یا بیشتر را به مطالعه با هدف کاری یا آموزشی می‌گذرانند و فقط ۲ درصد بی‌پول‌ها چنین عادتی دارند.

پولدارها چکار میکنند؟
انتشار : ۸ فروردین ۱۳۹۹

10 داستان شکست که منجر به موفقیت های بزرگ شده اند


هر روز افراد بسیار زیادی در تحصیل، در کار، کار‌های روزمره و موارد دیگر به نتیجه مطلوب خود نمی‌رسند، اما محدودند کسانی که پس از زمین خوردن برای بار دوم باز‌هم تلاش می‌کنند. کسانی هم بوده اند که شکست مانع موفقیت آن‌ها نشده و با اراده خود توانسته اند در نهایت به هدف خود برسند.

کسب و کار‌های زیادی امروز شکست خورده‌اند، افراد زیادی نمرات مطلوبی را در دانشگاه کسب نکرده اند و بسیاری از معشوقه خود جواب منفی شنیده اند! اگر افراد موفقی را می‌بینید که در رفاه کامل زندگی می‌کنند، ابدا فکر نکنید که گذشته آن‌ها هم چنین بوده است. چند ثانیه ای را پای زندگی آن‌ها بنشینید تا بدانید که گذشته ای داشته اند که شاید کمتر کسی قادر به تصورش باشد. در ادامه به 10 مورد از این داستان‌ها اشاره می‌کنیم:

1. جی کی رولینگ (J.K. Rowling)


همه ما نام کتاب هری پاتر را شنیده ایم و فیلم‌های این مجموعه را دیده ایم. اما آیا نویسنده این اثر را می‌شناسید؟ در طول یک سخنرانی در دانشگاه هاروارد، نویسنده اثر هری پاتر؛ جی کی رولینگ (J.K. Rowling) اهمیت شکست خوردن در زندگی اش را برای همه بازگو کرد. او چند سال بعد از فارغ التحصیلی از کالج دچار بدترین کابوسی شد که تصورش را هم نمی‌کرد!

_من در مقیاس بزرگی شکست خورده بودم. ازدواج استثنایی ام در مدت کوتاهی منجر به شکست شده بود و من بیکار بودم. پدر و مادر تنها و فقیرم در بریتانیا با خطر بی خانمان شدن دست و پنجه نرم می‌کردند. ترس هایی که پدر و مادرم برای من داشتند و من هم برای خودم داشتم، هر دو پیش می‌رفتند و طبق معمول، می‌دانستنم در حال شکست خوردن هستم.

او پس از اینکه کتاب خود را به چندین ناشر نشان داد و مورد قبول آن‌ها واقع نشد، هیچ گاه شکست را نپذیرفت و همواره روی خواسته خود اصرار می‌کرد. پس از اینکه یک ناشر کتاب او را خواند و حاضر به چاپ کردن این اثر شد، هری پاتر تبدیل به یک اثر به یاد ماندنی در خاطره نسل‌های زیادی شد.

2. استیو جابز


کمپانی بزرگ 1 تریلیون دلاری اپل که در حال حاضر بیش از 4000 هزار پرسنل دارد، از یک گاراژ شروع به کار کرد. باورش سخت است اما استیو جابز از شرکتی که موسس آن بود، اخراج شد و تنها راهی که برای ادامه زندگی به فکرش رسید، پیگیری افکار خود بود. استیو جابز در زمانی که هیچ کس او را باور نداشت با همکاری تعدادی محدودی از دوستانش شروع به تحقق بخشیدن به رویاهایش کرد. اکنونکسب و کار دو نفره استیو جایز که از گاراژ خانه او شروع شد، تبدیل به برندی شده که در هر خانه ای ممکن است اثری از آن پیدا شود.

او در سال 2005 گفت:

من نمی‌دانستم؛ اما اخراج از اپل بهترین اتفاقی بود که برای من افتاد.

اگر امروز از کارتان اخراح شده اید، نگران نباشید. شاید سرنوشتی شبیه به استیو جابز منتظر شما باشد.

3. بیل گیتس


بیل گیتس، دانشجوی اخراج شده دانشگاه هاروارد بود. او از دانشگاهی اخراج شد که افراد زیادی آرزوی تحصیل در آن را دارند. او کمپانی Traf-O-Data را نیز با همکاران خود تاسیس کرد که نمونه ای بارز از یک شکست در تاسیس یک شرکت بود؛ اما مهارت‌های او در کار با کامپیوتر به همین جا ختم نشد و پافشاری او بر رویاهایش منجر به بنا گذاشته شدن شرکتی به نام مایکروسافت شد؛ شرکتی که در کمترین کشوری حضور کم رنگ دارد. بیل گیتس می‌گوید:

جشن گرفتن موفقیت‌ها اصلا کار بدی نیست؛ اما درس گرفتن از شکست‌هایی که منجر به این موفقیت شده اند، بسیار مهم تر است.

اگر از دانشگاه اخراج شده اید، این بدان معنی نیست که شما به یک میلیونر تبدیل می‌شوید؛ اما اگر مدرکی معتبر از دانشگاهی خاص دارید، لزوما موفقیت در انتظار شما ننشسته است.

4. آلبرت انیشتین


کلمه انیشتین، ناخودآگاه ما را به یاد هوش و مفاهیم سخت فیزیک می‌اندازد؛ اما آیا می‌توانید تصور کنید که آلبرت انیشتین تا سن 9 سالگی حتی نمی‌توانست به درستی صحبت کند! او حتی از مدرسه دوران کودکی خود هم اخراج شد. پس از اخراج، آلبرت به مدرسه پلی تکنیک زوریخ منتقل شد. اخراج او از مدرسه به هیچ باعث نشد که او جایزه نوبل فیزیک را در سال 1921 نبرد. او معتقد است:

موفقیت، مجموعه ای از شکست‌ها است.

یافته‌های انیشتین تحولات عمیقی را در علوم مختلف مخصوصا در فیزیک بوجود آورد. اگر شما در مقطعی که قرار دارید نمی‌درخشید، این بدان معنی نیست که شما یک انیشتین درون ندارید.

5. آبراهام لینکلن


رئیس جمهور آمریکا شدن، احتمالا به معنای ریاست بر بخش زیادی از دنیاست؛ اما چگونه افرادی که همواره در طول زندگی خود شکست خورده اند می‌توانند به این مرحله برسند؟ آبراهام لینکلن در سال 1831 در کسب و کار خود شکست خورد و تا سال 1836 از مشکلات روانی و عصبی که داشت رنج می‌برد. او در تلاش خود برای رئیس جمهور شدن در سال 1856 هم شکست خورد اما متوقف نشد. او به جای اینکه از شکست‌های خود به عنوان عاملی برای توقف یاد کند، از آن‌ها به عنوان پله استفاده کرد.

نگرانی من این نیست که شما شکست خورده اید یا خیر؛ نگرانی من این است که شما از وضغیت فعلی خود راضی هستید یا خیر.

لینکلن در سال 1861 به عنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب شد. تعداد دفعات رد شدن درخواست‌های شما برای رسیدن به هدف، ابدا به معنای موفق نشدن شما نیست.

6. مایکل جردن


من بیش از 9000 شوت را در طی بازی‌های که انجام داده ام از دست داده ام. تقریبا 300 بازی را در طول زندگی خود از دست داده ام. من در طول زندگی خود بارها و بار‌ها شکست خورده ام و در آستانه دست کشیدن از تلاش بوده ام اما همین شکست‌های پی در پی من در زندگی بوده اند که در نهایت منجر به پیروزی من شده اند.

نقل قول بالا، دلیل موفقیت افسانه بسکتبال، مایکل جردن، از زبان خود اوست. اشتباه است که فکر کنید اگر در کاری استعداد ندارید موفقیت شما در آن غیر ممکن است. معلم بسکتبال مایکل جردن در زمان کودکی او کاملا از مایکل ناامید بود؛ چرا که او حتی نمی‌توانست تا ارتفاع مناسبی پرش کند. اما در نهایت این سال‌ها تلاش مایکل بود که او را به این نقطه رساند نه چیز دیگری.

7. استیو اسپیلبرگ


استیو اسپیلبرگ به عنوان یکی از تاثیر گذارترین فیلم سازان دنیا شناخته می‎‌شود. او در دبیرستان نمرات بسیار ضعیفی می‌گرفت و سه بار از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی اخراج شد! در حالی که او در کالج درس می‌خواند توانست توجه مدیران شبکه‌های زیادی را در جهان متوجه خود کند. او در سال 1969 به عنوان یک مدیر تلویزیونی انتخاب شد. او تا 33 سال دیگر دانشگاه خود را تمام نکرد!

استقامت و پذیرش شکست، کلید موفقیت است.

اگر در دوران تحصیل خود همواره نمرات بدی کسب می‌کنید، دلیلی بر عدم موفقیت شما در آینده نیست. اسپیلبرگ تاکنون 51 فیلم را کارگردانی کرده و 3 بار برنده جایزه اسکار شده است.

8. والت دیزنی


همه ما میکی موس و کمپانی والت دیزنی را می‌شناسیم اما آیا خود والت دیزنی را هم می‌شناسیم؟! والت دیزنی در زمان کودکی خود از مدرسه اخراج شد و در آزمون استخدامی برای ارتش هم شکست خورد. او در اولین حضور خود در عرصه فیلم و هنر، در کمپانی Laugh-o-Gram کار می‌کرد که در طول زمان کمی از این شرکت اخراج شد؛ چرا که از نظر مدیر شرکت او هیچ توانایی برای این عرصه ندارد. با این حال، والت دیزنی بی توان (!) توانسته خاطرات کودکی میلیون‌ها کودک و جوان را در سراسر چهان با آثار خود همگام کند. سفید برفی و میکی موس احتمالا از معروف ترین آثار والت دیزنی هستند. منطق پشت این ماجرا کمی از زبان والت دیزنی ساده است:

مدت طولانی به عقب نگاه نکنید؛ همواره دید شما رو به جلو باشد. در‌های جدید را باز کنید و تجربه‌های جدید را کسب کنید. این بخاطر آن است که همه ما ذاتا کنجکاو هستیم و کنجکاوی همه ما را به سوی آرزوهایمان حرکت می‌دهد.

9. وینسنت ون گوگ


وینسنت ون گوگ در طول زندگی خود از ناراحتی‌های زیادی رنج برده است. او در طول زندگی خود یک شکست عشقی، شکست خودکشی نافرجام و انواع و اقسام بیماری‌های روحی را تجربه کرده است! او به عنوان هنرمند تنها یک نقاشی اش را توانست بفروشد. اما این موضوع شور و اشتیاق او را برای هنرمند بودن از بین نبرد. وینسنت هرگز نمی‌دانست سال‌ها بعد از مرگ او، از وی به عنوان اسطوره نقاشی و هنر یاد می‎شود و زندگی اش در کتاب‌ها چاپ شده و در تعداد بالا به فروش می‌رسد.

اگر صدایی در درون شما به شما می‌گوید که این کار را نمی‌توانید انجام دهید، معنی این جمله آن است که شما دقیقا این کار را می‌توانید انجام بدهید؛ صدای درون شما خود به خود ساکت خواهد شد.

10. استیون کینگ


به عنوان یک کودک پارانوئیدی (یک نوع بیماری در کودکان) احتمالا هیچ شانسی برای زندگی عادی ندارید جه برسد موفقیت. اما این جا داستان فرق می‌کند؛ استیون کینگ برای مقابله با ترس‌های خود ابتدا به الکل و مواد مخدر روی آورد. ناراحتی و نا امیدی‌هایی که او در اثر شکست در کار خود بدست آورده بود منجر به بروز خشونت نسبت به اطرافیانش می‌شد. او با این روحیه خشن، اما یک نویسده موفق بود.

  ما خود ترس‌هایمان را بوجود می‌آوریم تا بتوانیم با آن‌ها مقابله کنیم.

او برای این که با ترس‌های خود در زندگی کنار بیاید، شروع به نوشتن کرد. به جای الکل و مواد مخدر، نوشتن او را آرام می‌کرد. ترس زیاد دلیل موفقیت استیون شد.

شکست بیشتر به معنای موفقیت بیشتر است

اگر نخواهید شکست بخورید، احتمالا هیچ وقت هم موفق نمی‌شوید! موفقیت زمانی حاصل می‎شود که شما از شکست خوردن نترسید و شکست خوردن شما را متوقف نکند.

 

بهترین روش های پس انداز پول


حتما در مورد نحوه مدیریت پول مطالبی خوانده اید یا از دیگران شنیده اید. خیلی از مردم پس انداز پول را یکی از راه های مدیریت پول می دانند. کاملا درست است. البته این یکی از سخت ترین کارها برای افراد ولخرج و حتی افراد کم در آمد است. در این اوضاع نابسامان اقتصادی که همه اقشار جامعه را درگیر کرده، ممکن است پس انداز کردن پول غیر ممکن به نظر برسد. حق با شماست، ولی بعضی وقت ها هم می شود با درامد کم هم پس انداز کرد.

پس انداز می تواند پولی یا غیرپولی باشد. اگر از حقوق تان چیزی تا پایان ماه نمی ماند، نگران نباشید با صرفه جویی در مصرف روزانه تان، ارزان سفر کردن و ارزان زندگی کردن می توانید، پس انداز کنید. در این مقاله چند روش پس انداز پول را به شما می گوییم. ممکن است بعضی از این روش ها را در زندگی تان استفاده کرده اید ولی ساده از کنارشان رد شده اید و به چشم تان نیامده باشد. روش هایی که در این مقاله قصد داریم به شما بگوییم، ساده هستند و حتی بسیاری از ثروتمندان هم از این روش ها استفاده می کنند. با ما همراه باشید.

1. فهرست بندی و بودجه بندی کنید


همانطور که برای کارهای روزانه تان برنامه ریزی می کنید، برای دخل و خرج تان هم برنامه ریزی کنید، می توانید جدول بکشید و جلوی هر آیتم، هزینه های معین را بنویسید. مقدار باقی مانده را پس انداز کنید. با این روش پول تان را بهتر مدیریت می کنید و از بی محابا خرج کردن جلوگیری می کنید. آیتم هایی که در جدول قرار می دهید می تواند اجاره خانه (اگر مستاجر هستید)، هزینه پوشاک، هزینه خوراک، کرایه راه، هزینه جانبی خودرو و بنزین (اگر از خودرو شخصی استفاده می کنید)، بیمه، هزینه درمانی، تفریح، سفر، آب، گاز، برق، تلفن، شارژ ساختمان، کلاس های آموزشی، هزینه فرزندان (درمانی و چکاپ ماهانه، درسی و مدرسه، لباس، خوارک، تفریحی و …) باشد.

بدیهی است که در صورتی که درآمدتان کم است نمی توانید برای همه موارد فوق پول کنار بگذارید البته همه بعضی از این هزینه ها دوره ای هستند. ولی می توانید با صرفه جویی، پس انداز کنید. حتی اگر مقدار کمی هم ماند، باز هم پس انداز کنید. حتما روزی به دردتان می خورد.

2. از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنید


به جای هزینه های سنگین کرایه روزانه، میتوانید از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنید. مگر اینکه آنقدر درآمدتان زیاد باشد که استفاده از تاکسی های آنلاین یا کرایه های آژانس برای تان چیزی نباشد. گرفتن کارت بلیط اتوبوس و مترو خیلی از هزینه تان کم می کند. بسیاری از افراد جوان، استفاده از وسایل نقلیه عمومی را افت کلاس می دانند و تصور می کنند شأنشان از دوستان خود که با خودروهای شخصی رفت و امد می کنند کمتر می شود. در صورتی که چنین نیست. شما دارید پول خود را مدیریت می کنید تا در آینده پس انداز داشته باشید و در خرج های ناگهانی که برای تان پیش میاید، کم نیاورید. پس خجالت را کنار بگذارید. با دریافتی ماهانه تان رو راست باشید.

3. از محصولات تخفیف دار استفاده کنید


یکی دیگر از روش های پس انداز پول، استفاده از محصولات تخفیف دار است. ممکن است این تخفیف ها شامل خوارک، پوشاک، تفریح، سفر، کتاب و محصولات فرهنگی و … باشد. می توانید در خبرنامه سایت های ارائه دهنده خدمات تخفیف دار مانند تخفیفان و نت برگ و … عضو شوید و از اخرین رویدادهای تخفیف دار مطلع شوید. حتی فروشگاه های زنجیره ای، هر ماه تعدادی از محصولاتشان را با تخفیف می فروشند. اگر فرصت دارید هر ماه سری به این فروشگاه ها بزنید یا از طریق تلفن گویا از تخفیف ها مطلع شوید. با این روش، می توانید مقدار زیادی پس انداز کنید.

4. برای کاهش هزینه های درمانی، به بیمارستان های طرف قراردادتان مراجعه کنید


بیمارستان هایی هستند که طرف قرارداد با بیمه های تکمیلی و یا بیمه های رایگان (مانند نیروهای مسلح) و…. هستند. قبل از مراجعه به بیمارستان، حتما نوع بیمه طرف قرارداد را چک کنید. اگر نوع بیمه خدمات درمانی شما، مشمول تخفیف و یا رایگان هست، حتما استفاده کنید. این حق شماست. هر ماه مبلغی بابت بیمه از حقوق تان کسر می شود، پس بهتر است از این حق تان بهره ببرید.

5. برای پیرایش ماهانه، به آموزشگاه های آرایشگری سر بزنید


چرا آموزش گاه های آرایشگری؟ چون داشتن مدل رایگان برای هنرجویان الزامی است؛ هنر جویان برای تمرین آرایشگری، از افراد می خواهند تا مدل شان شوند بدون دریافت پولی. این آموزشگاه ها را رصد کنید، حتما از پیشنهاد مدل استقبال خواهند کرد. برای خانم هایی که مرتبا به آرایشگاه می روند و هزینه های زیادی را صرف آرایش و پیرایش می کنند. حتی برای مناسبت های عروسی و تولد میتوانید مدل رایگان شوید. نگران کیفیت کار نباشید. هنرجویان برای کسب نمره از مربی شان، خوب کار می کنند.

6. از تورهای تخفیف دار یا لحظه آخری استفاده کنید


اگر زیاد اهل گردش و تفریح هستید و نگران هزینه های سفر هستید، می توانید از تورهای تخفیف دار و لحظه آخری بهره مند شوید. یا اگر خودتان به مسافرت می روید، از وسایل نقلیه ارزان تر استفاده کنید، هتل ارزان قیمت تر رزرو کنید و مدت زمان کمتری در مقصد بمانید تا از هزینه های اضافی بکاهید. حتی اگر در آمدتان بالاست، باز هم سعی کنید ولخرجی نکنید، هواپیمای خیلی گران سوار نشوید و هتل های خیلی لوکس رزرو نکنید. با این روش می توانید پول بیشتری پس انداز کنید و البته در خریدهایتان در کشور و یا شهر مقصد کم نمیاورید.

7. مبلغی را از حسابتان بردارید و در کیف پول خود بگذارید


یکی از بهترین روش های کنترل هزینه های ماهانه این است که مبلغ معینی را سر هر ماه از حسابتان بر دارید و در جیب تان بگذارید. با این روش دیگر حواستان به سمت کارتتان نمی رود تا وسوسه بشوید. هزینه های روزانه مانند کرایه، خورد وخوراک جزیی، و یا هزینه های شارژ اینترنت گوشی و … را در کیف تان بگذارید. برداشتن مبلغ از روی درآمد دو مزیت دارد. اول اینکه از خرج شدن بیهوده پول شما جلوگیری می‌شود و دوم اینکه با انجام مداوم اینکار و مشاهده افزایش موجودی این پس‌انداز، انگیزه شما برای اینکار بیشتر افزایش می‌یابد

8. اجناس ارزان قیمت در بلند مدت نخرید


حتما این جمله معروف را شنیده اید: آنقدر پولدار نیستم که جنس ارزان بخرم. یعنی اینکه اگر شما یک بار جنس گران قیمت خریداری کنید به دلیل کیفیت مطلوب با دوام تر هستند و دیر کهنه یا خراب می شوند و مجبور نیستید سالی چند بار آن جنس را بخرید؛ یک بار برای همیشه. ولی اگر به جنس ارزان قیمت پول بدهید به دلیل کیفیت پایین، با دوام نیستند و شما مجبور می شوید بارها و بارها هزینه کنید و به این شکل هزینه های تان بالا می رود.

9. به جای خرید محصولات فرهنگی، آنها را اجاره کنید یا امانت بگیرید


با توجه به گران شدن قیمت کاغذ و در نتیجه قیمت کتاب های چاپی، تمایل برای کتاب های الکترونیکی و یا امانت گرفتن کتاب از کتابخانه بیشتر شده است. پیشنهاد می شود کتاب هایی را که فقط یک بار خوانده می شود ، از کتابخانه امانت بگیرید و مطالعه کنید مگر اینکه خیلی ضروری باشد و در طول سال چند بار مورد استفاده قرار بگیرد.

10. به دنبال آموزش و یادگیری باشید


بدون هیچ اطلاعی وارد سرمایه گذاری نشوید. حتما کتاب هایی با موضوع بازاریابی و فروش، تبلیغات، مذاکره، مدیریت مالی، توانایی تحلیل اقتصادی، موفقیت در کسب و کار، روش های مختلف سرمایه گذاری (با توجه به نوع سرمایه گذاری تان) مطالعه کنید. هر چه بیشتر مطالعه کنید، بیشتر رشد می کنید و با درک و آگاهی بیشتر قدم بر می دارید. اگر مطالعه کردن از فرصت و حوصله شما خارج است، می توانید از کارشناسان اقتصادی در همه زمینه ها، مشاوره بگیرید یا در صورت امکان، در کارگاه های آموزشی شرکت کنید.

11. حساب پول تان را داشته باشید


همیشه باید بدانید که موجودی حسابتان چقدر است و جیبتان چقدر پول دارد. خیلی از افراد هستند که از موجودی حسابشان بی اطلاعند. این امر باعث می شود که کنترل مخارج و درآمدها دشوار شود.

روش های پس انداز پول در حساب های پس انداز

هر سال ما با شوک مالی روبرو هستیم. قیمت ها ناگهان چند برابر می شود و بعد راکد می ماند. نبود امنیت شغلی هم یک نوع مساله استرس زا است و باعث نگرانی افراد می شود. ولی با پس انداز پول در حساب های پس انداز ، می توانیم تا حدودی این شوک را رد کنیم. البته به مدت کوتاه!

پس انداز اضطراری

بهتر است ۱۰ درصد در آمد خود را در حساب پس انداز اضطراری واریز کنید. پس‌انداز اضطراری شما باید به راحتی و به سرعت قابل دسترس باشد، به طور مثال، سرمایه‌گذاری این مبلغ در صندوق های سرمایه‌گذاری، سهام یا اوراق مشارکت شاید ایده خوبی نباشد چون نقدا در دسترس نیست. با وجود این، سرمایه‌گذاری در حساب بانکی بلندمدت شاید گزینه خوبی برای نگهداری چنین وجوه اضطراری باشد.

پس انداز بازنشستگی

از همین الان شروع به پس انداز پول برای دوران بازنشستگی تان کنید. اینطور فکر نکنید در جوانی تا می توانید ولخرجی کنید و در سن پیری شروع به پس انداز کنید؛ با این طرز فکر بازنده اید. هر چیزی متعادل باید باشد پس انداز و خرج کردن باید متعادل باشد. هر چه زودتر شروع به پس انداز برای دوران بازنشستگی تان کنید، در نهایت پول بیشتری به دست خواهید اورد. این نوع پس انداز می تواند سرمایه گذاری در بیمه های عمر، بازار بورس و اوراق باشد.

پس انداز شخصی

پس‌انداز شخصی حسابی است که شما پول لازم برای خریدهای بزرگ را جمع می‌کنید. خرید چیزهایی که تمایل دارید،بدون در نظر گرفتن امنیت مالی‌تان، فقط باعث افزایش ریسک مالی و افزایش بدهی می‌شود. پس‌انداز شخصی‌تان را با شرایط فعلی تطبیق دهید. با محاسبه هزینه‌هایی که دارید، مبالغی که برای حساب بازنشستگی و حساب اضطراری کنار می‌گذارید، الباقی در آمد ماهانه را کنار بگذارید و خودتان را متعهد به پس انداز ماهیانه کنید. اگر قصد دارید مخارج‌تان را کم کنید، پس‌انداز ماهانه را افزایش دهید، برای اینکار ابتدا پس‌انداز را بردارید و سپس با باقیمانده پول، مخارج را تنظیم کنید.

پس انداز پولی و غیر پولی در بانک

یکی از روش های مرسوم پس انداز پول در بانک هاست. این روش در بین همه مردم جا افتاده است. بعضی از مردم با توجه به مخارج زندگی شان مقداری از حقوق خود را در بانک می گذارند تا هم برای روز مبادایشان نگه دارند و هم از تسهیلات بانکی استفاده کنند. بعضی ها هم در بانک پول زیادی می گذارند تا از سود ماهیانه اش بهره مند شوند. البته بر سر پس انداز کردن و یا نکردن پول در بانک بین مشاوران اقتصادی اختلاف نظر است.

عده ای اعتقاد دارند به جای پس انداز پول در بانک، آنها را به گردش بیندازند تا پول از ارزش نیفتد، یعنی سرمایه گذاری در بازارهای فعال مانند بازار بورس، طلا و سکه، ارز، مسکن، نفت و گاز و صنایع، خودرو، ملک و غیره. در مقابل عده ای هم، پس انداز پول در بانک و سود گرفتن ماهیانه و خرج یا پس انداز سود ماهانه را پیشنهاد می کنند. تصمیم با خودتان است. اگر درسرمایه گذاری های بلند مدت صبر زیادی ندارید، در بانک بگذارید و سود بگیرید ولی اگر صبور هستید در بازارهای بورس و مسکن و ملک و غیره که در بلند مدت جواب می دهد، سرمایه گذاری کنید.

روش دیگری برای پس انداز در بانک هم وجود دارد که مخصوص خانم ها است. می توانید به جای پس انداز پولی، طلا یا سکه های تان را در بانک بگذارید. می توانید از این طلاها بهره پولی ببرید به جای اینکه طلا یا سکه های تان را بلااستفاده در کمد بگذارید، آنها را در بانک های کارگشایی بگذارید و به ازای وزن طلایتان و قیمت روز طلا وام بگیرید. بعد از مدتی می توانید این میزان وام را برگردانید و طلایتان را آزاد کنید. این روش در مواقع اضطراری خیلی به درد می خورد.

بهترین روش های پس انداز پول
انتشار : ۵ فروردین ۱۳۹۹

برچسب های مهم

4 دلیل که چرا شکست باعث پیروزی در کسب و کار میشود!


چرا شکست برای کسب و کار شما خوب است؟؟!

چرا گاهی اوقات شکست خوردن خوب است؟ در فرهنگ فردگرایانه‌ی جوامع غربی بر کسب موفقیت و دستیابی به پیروزی‌های بزرگ تأکید زیادی می‌شود. به همین علت افرادی که در این جوامع زندگی می‌کنند دائماً به دنبال کسب موفقیت هستند تا خود را فردی لایق نشان دهند. این فرهنگ فردگرایانه تا حدی روی جوامع دیگر نیز تاثیر گذاشته و در اکثر نقاط دنیا، به خصوص در مناطق شهری مردم به میزان بیش‌تری به فکر کسب درآمد بیش‌تر و رسیدن به موفقیت‌های بیش‌تر هستند. با این که این طرز فکر در ذات خود بد نیست، اما می‌تواند تاثیراتی منفی روی افراد جامعه بگذارد. افرادی که دائم در زندگی یا کار خود شکست می‌خورند ممکن است خود را جزو افراد دسته پایین جامعه تلقی کنند و پس از تجربه‌ی یک شکست از تلاش مضاعف ناامید شوند.

 

لحظات دشوار زندگی درس‌های زیادی به ما می‌آموزند. نباید هیچ گاه از شکست خوردن بترسید و ناامید شوید چون شکست، معلم بهتری از موفقیت است. شکست خوردن به معنی ضعف ما در انجام کارها نیست، بلکه به این معنی است که جایی در کار ایراد دارد. شکست خوردن ما را در رفع مشکلات یاری می‌دهد. بنابراین شکست‌های خود را با شهامت بپذیرید و از منافع آن در تجربه‌های بعدی زندگیتان بهره بگیرید. در ادامه ۴ دلیل که چرا شکست خوردن برای موفیقت کسب و کار یا زندگی شما خوب است را بیان می‌کنیم:

1. دوری از اشتباهات

اکثر اوقات شکست‌ها به دلیل اشتباهات انسانی رخ می‌دهند، در نتیجه شکست به ما می‌آموزد که چگونه از این اشتباهات در آینده دوری کنیم. همیشه نمی‌توان بهترین تصمیم را با در نظر گرفتن تمام جوانب کار اتخاذ کرد. در این مواقع پس از شکست خوردن می‌توانیم اشتباهات خود را پیدا کنیم و تصمیماتمان را در آینده اصلاح کنیم.

 

2. پذیرفتن ریسک بیش‌تر

گاهی اوقات ترس از شکست بدتر از تجربه‌ی واقعی شکست است. شکست خوردن به شما کمک می‌کند تا ریسک بیش‌تری را در آینده بپذیرید. هنگامی که برای بار اول در کسب و کار خود شکست می‌خورید، متوجه می‌شوید که قدرت شما در مقابله با مشکلات از آن چیزی که فکر می‌کردید بیش‌تر است، در نتیجه پس از تجربه‌ی شکست انعطاف‌پذیری شما بیش‌تر می‌شود و قادر خواهید بود در تجارب آینده، خطرات بیش‌تری را تحمل کنید و ریسک بیش‌تری را بپذیرید.

3. فروتنی

برای موفقیت در یک کسب و کار، مدیر یا رهبر باید علاوه بر استراتژی مناسب، با جان و دل اعضای گروه را هدایت و رهبری کند. رهبری یک تیم با غرور و تکبر امکان پذیر نیست. موفقیت یکی از عوامل به وجود آمدن غرور است. یکی از منافع شکست این است که تکبر را از ما دور می‌کند و به ما فروتن بودن را می‌آموزد. برای رسیدن به موفقیت باید سخت تلاش کرد و ناامید نشد، اما بسیاری از افراد پس از رسیدن به پیروزی گذشته را فراموش می‌کنند و به لحظه‌ی حال خود مغرور می‌شوند. بنابراین باید از شکست‌هایمان درس بگیریم و برای رسیدن به موفقیت همواره تلاش کنیم.

4. موفقیت بزرگتر

 

 

 

اگر به دنبال موفقیت‌های بزرگ‌تر هستید، باید ریسک بیش‌تری را بپذیرید، اگرچه ممکن است گاهی اوقات شکست بخورید. اگر همیشه نگران عدم موفقیت هستید و از خطرات موجود می‌ترسید، احتمال دستیابی به موفقیت‌های بزرگ‌تر برای شما کاهش می‌آید. رمز موفقیت کسب و کارتان این است که بین ریسک و پاداش تعادل ایجاد کنید. سعی کنید برای رسیدن به پیروزی‌های بزرگ‌تر آن چیزهایی که حاضرید برای موفقیت از دست بدید را شناسایی کنید. بدین طریق می‌توانید تمام تمرکز خود را بر روی مسائل مهم بگذارید و نگران مسائل بی‌اهمیت نباشید، زیرا در صورت از دست آن‌ها هم‌چنان می‌توانید به موفقیت بزرگ‌تر دست یابید.

4 دلیل که چرا شکست باعث پیروزی در کسب و کار میشود!
انتشار : ۴ فروردین ۱۳۹۹

برچسب های مهم

10 درس موفقیت،از بیل گیتس (ثروتمند ترین مرد جهان) برای کار آفرینان


بیل گیتس ،در میان نسل ما بیشترین موفقیت و ثروت را کسب کرده است اما مهم تر از همه ،او برای بهبود در زندگی،هیچ وقت از کارهای خیر خواهانه و سخاوتمندانه دریغ نکرده است او به طور مرتب در فهرست رتبه بندی ثروتمند ترین افراد جهان قرار دارد و یکی از کار آفرینان شناخته شده انقلاب کامپیوتر شخصی است.

بیل گیتس

او از نقش مدیر عامل شرکت مایکروسافت باز نشسته شده است و به جای آن از طریق بنیاد بیل و ملیندا گیتس خود را به صورت تمام وقت،وقف انسان دوستی کرده است ولی همه ی این موفقیت ها چطور بدست آمده است ؟ در مصاحبه با او 10 درس یا بهتر است بگوییم 10 قانون برای موفقیت در کار و شغل مطرح شد که در این بخش برایتان آورده ایم.

1- اهداف والا وبزرگ داشته باشید:

تعداد بسیار کمی از مردم خبر دارند که موفقیت بزرگ مایکرو سافت به دلیل دروغی بوده که بیل گیتس گفته است در سال 1975،گیتس با شرکت کامپیوتری MTS قرار داد بست و به آنها گفت که او یک مفسر بیسیک برای میکرو کامپیوتر های آنها تولید کرده است و آنها علاقمند شدند که این نرم افزار را ببینند،در صورتی که آنها هنوز در حال ساختن بودند این موضوع باعث شد که گیتس و آلن نرم افزار را به سرعت توسعه بدهند به طوری که بتوانند ظرف چند هفته آن را ارائه دهند ؛ به این ترتیب مایکروسافت تنها یک ماه بعد تاسیس شد و باعث شد که بیل گیتس حتی بیشتر از توانش،کار عرضه کند این اولین درس از این دو فرد موفق است.

2. همیشه نگاه رو به جلو داشته باشید:

بیل گیتس همیشه،در کنار تمام تلاشی که به کار می بست،چشم اندازی به آینده داشت و این که چگونه میتواند آن را توسعه دهد و بهتر کند یکی از دلایل معروفیت مایکرو سافت این بود که میتوانست سال های سال،رقبایش را از میدان به در کند و با توجه به نگاه رو به جلو خود،همیشه یک قدم از آنها جلوتر باشد و هر بار دنبال موفقیتی بزرگتر بود حتی در سال 2008 که او از مایکرو سافت بازنشسته شد،همچنان به آینده فکر میکرد. او تمام تمرکزش را روی تلاش های انسان دوستانه گذاشته است و در حال حاضر بنیاد بیل و ملیندا گیتس تاثیر مثبت و عظیمی را در جهان گذاشته است.

3. اجازه ندهید که موفقیت،حواس شما را پرت کند که از مسیر دور شوید:

یکی از بزرگترین درس های که ما میتوانیم از بیل گیتس یاد بگیریم،توانایی او در فراموش کردن شکست ها و پشت سر گذاشتن موفقیت است.او یک بار بیان کرد که موفقیت یک معلم بسیار بدی است و آدم های باهوش را فریب میدهد. اگر چه ما باید موفقیت های خود را به یاد داشته باشیم اما نباید اجازه دهیم تا باعث ایجاد اعتماد به نفس کاذب در ما شود همچنین او معتقد است ما نباید الگو های اولیه موفقیتتان را نادیده بگیریم اما اگر تمام تلاشمان را حرف این موضوع کنیم که چرا این موفقیت رخ داده است،ممکن است آمادگی خود را برای رویارویی با چالش های آینده از دست بدهیم.

4. قدر زمانی که دارید را بدانید:

گیتس گفت:مهم نیست که چقدر پول دارید،شما میتوانید زمان بیشتری با آن پول ،برای خود بخرید ، او اهمیت استفاده درست و عاقلانه از زمان خود در طول روز را درک میکند و کارهایی که بیشترین اهمیت را دارند در اولویت قرار میدهد.اگر فکر کند که حضور در جلسه ای برای او لازم نیست،در آن شرکت نمیکند. او حتی زمانی را برای ارتباط با نزدیک ترین افراد به خودش صرف میکند و حتی زمانی را برای تعهدات مهم ،اختصاص میدهد.

5. کنترل کیفیت بسیار مهم است:

 

همانطور که مایکرو سافت رشد کرد،شروع به استخدام بیشتر و بیشتر برنامه نویسان کرد پس از آن،گیتس نقش مدیر عامل را به عهده گرفت ولی به هیچ عنوان بر روی کیفیت کارش تاثیر نداشت. چشم انداز او درباره مایکرو سافت این است که همیشه نرم افزار با کیفیت ارائه میدهد.

6. ایده های انقلابی که دارید،باید نشان داده شوند،نه اینکه فقط عنوان شوند:

در اوایل دهه هشتاد،بیل گیتس و استیو با هم در سراسر کشور سفر کردند و سمیناری برگزار کردند،در مورد اینکه چگونه واسطه های گرافیکی سیستم عامل آینده خواهند بود.اما هیچ کس حرف آنها را باور نکرد. نگرش آنها به سرعت در سال 1984 تغییر کرده درست هنگامی که اپل فکینتاش را راه اندازی کرد این نخستین کامپیوتر تجاری موفق با استفاده از یک واسطه گر گرافیکی کاربر (GUI) بود. مایکرو سافت توانست ویندوز 10 را در سال 1985،درست یک سال پس از موفقیت مک ارائه دهد.اگر شما نیز یک ایده انقلابی دارید،نگران نباشید که توسط افراد دیگر درک نمیشوید و توسعه آنرا همین حالا آغاز کنید.

7-دیدگاه خود را با تیمتان به اشتراک بگذارید :

همانطور که گیتس سالها پیش از ظهور رابطه گرافیکی را رو به پیشرفت دیده بود, قبل از جو بالابردن اینترنت را توسط یک اتصال dial-up پیش بینی کرده بود در سال 1995,گیتس قانع شد که اینترنت، آینده مایکروسافت بود و او مجبور شد که یک نامه خیلی طولانی به شرکتش بنویسد ، او نوشت :اینترنت یک موج بسیار بزرگ است,که قوانین را تغییر میدهد این یک فرصت و همچنین یک چالش باورنکردنی است. من منتظر پاسخ شما هستم,که چگونه میتوانیم استراژدی را بهبود بخشیم تا رکورد موفقیت هایمان ادامه داشته باشد ؟

گیتس برای نوشتن این یادداشت وقتش را گذاشت زیرا او متوجه شد که قدر مایکروسافت برای تیمش اهمیت دارد نتیجه این شد که:ویندوز 95با اینترنت اکسپلور همراه شد .

8.ازمشتریان ناراضی یاد بگیرید:

درطول سال ها,بیل گیتس یک تن از مشتریان خود را ناراضی ساخته است ؛ هرکس که درحال تماشای "صحنه مرگ آب "است ,میداند چرا؟ اما همانطور که مردم عاشق شکایت درمورد ویندوز هستند,همچنان از آن استفاده میکنند ؛ از سال 1990 سیستم عامل اصلی ویندوز، جهانی شده است به طور قابل توجهی از آگوست 2011 ,82% بازار را پر کرده و در بر داشته است.

دلیل آن ساده است:

مایکروسافت، همچنان به اظهارنظرمشتری پاسخ میدهد و محصولات خود را بهبود میبخشد ، این نگرش با بیل گیتس شروع میشود:که گفته می شود، بزرگ ترین منبع یادگیری شما،مشتریان ناراضی هستند.

9.از موقعیت خود برای عقب نشینی استفاده کنید:

رهبران قوی ،اهمیت موفقیت خود را درک میکنند و از آن برای جلب کردن توجه کسانی که بیشتر به آن نیاز دارند، استفاده میکنند ؛ یک نمونه را برای دیگران در موقعیت خود آنها تنظیم میکنند. با بیل و ملیندا گیتس پایه و اساس سرمایه گذاری بیش از 42 میالیارد دلار است . گیتس ها، وقت خود را برای کمک در سراسر جهان اختصاص داده اند، به خصوص درمورد پایداری ,تقویت آموزش و پرورش,سلامت عمومی و دسترسی به تکنولوژی مقرون به صرفه، که به آن علاقه مند هستند.

10.به طور گسترده مطالعه کنید:

 

تماس با کتابفروشی بیل گیتس تردید بزرگی است,گیتس بخش بزرگی از وبلاگ خود را به آنچه که در حال خواندن است اختصاص داده است . سال گذشته,به بررسی و توصیه خواندن کتاب در تابستان و لیست های پایان سال گذشت ؛ رهبران موفق ،اهمیت توجه به همه نوع دیدگاه ها را میدانند و درک می کنند ، که دلیل آن، به خاطر حوضه ی وسیع مطالعات آنهاست.

10 درس موفقیت،از بیل گیتس (ثروتمند ترین مرد جهان) برای کار آفرینان
انتشار : ۳ آبان ۱۳۹۸

چگونه استعداد خود را کشف کنیم؟


چگونه استعداد خود را کشف کنیم؟
انتشار : ۸ فروردین ۱۳۹۹

برچسب های مهم

10 نکته در برقراری ارتباط موثر


کسب موفقیت به توانایی فرد در برقراری ارتباط بستگی دارد. برای رسیدن به موفقیت باید هنر برقراری ارتباط موثر را داشته باشیم. یکی ویژگی‌های افراد موفق مهارت و توانایی آنها دربرقراری ارتباط با دیگران است. ارتباط غیرمؤثر باعث کاهش همکاری و هماهنگی، کاهش بازدهی، تنش‌های درونی، شایعات و بدگویی، افزایش ترک کار و غیبت از کار می‌شود. در این مطلب می‌توانید 10 نکته در برقراری ارتباط موثر را بخوانید.

حال چطور می‌توانید ارتباطی خوب، روشن و موثر برقرار کنید؟

1. ارتباط رو در رو برقرار کنید

بیشتر به ارتباط رو در رو و حضوری با همکاران و مقامات مافوق روی بیاورید و روی انتقال پیام از طریق تابلو اعلانات، یادداشت، ایمیل یا هر شکل ارتباطی نوشتاری دیگر تکیه نکنید. در مکالمه ی رودر رو، اعتماد بهتر و سریع تر ایجاد می‌شود

2. شنونده خوبی باشید

درحالی كه به نظر می‌رسد گوش دادن به دیگران بسیار ساده است، اما اگر شنونده فن گوش دادن را نتواند به درستی به‌كار ببندد ارتباط دچار مشكل می‌شود. رمز یک ارتباط موفق، شنونده‌ی خوبی بودن است. هنگامی که دیگران صحبت می‌کنند به آن ها احترام بگذارید، حرف‌شان را قطع نکنید و فرصت بدهید تا منظور خود را بیان کنند، آن چه را می‌گویند خلاصه و تکرار کنید، هنگامی که هنوز فرد در حال صحبت کردن است پاسخ های‌تان را آماده نکنید، ایمیل تان را چک نکنید یا برگه های کاغذ کارتان را زیر رو نکنید و سعی کنید به چشمان طرف مقابل نگاه کنید.

3. واضح و روشن صحبت کنید

واضح و روشن صحبت کنید و از عبارت‌های مناسب استفاده کنید، اگر گفته‌هایتان مشکل باشد، ممکن است دیگران منظورتان را اشتباه برداشت کنند. به خصوص درباره‌ی انتظارات و طرز فکر و گفته‌های افراد را با بیان متفاوتی دوباره بازگو کنید، این کار نه تنها به آن‌ها اطمینان می‌دهد که حرف‌های شان را فهمیده‌اید، بلکه نشانه‌ی اهمیت دادن بیشتر به مطالبی است که گفته‌اند.

4. صریح و صادق بودن

صراحت و صادق بودن فرایندی است كه در ارتباطات انسانی به شكل نامحسوس اما بسیار موثر نقش بازی می‌كند. تاكید می‌شود این فرآیند قابل دیدن یا شیندن نمی‌باشد. بلكه دو طرف درگیر ارتباط، آن را حس می‌كنند. اگر ارتباطی فاقد صراحت و صداقت باشد، بدون شك، یا قطع خواهد شد و یا به شكل مخدوش، مبهم و ناسالم ادامه می‌یابد. اگر نتوانیم یا نخواهیم منظور خود را با صراحت بیان نماییم طرف مقابل به اشتباه می‌افتد و به حدس و گمان متوسل می‌شود و از واقعیت دور می‌گردد.

به خاطر داشته باشیم ابهام و عدم صداقت در ارتباطات انسانی سرمنشاء بسیاری از مسائل و مشكلات در ارتباطات فردی است.

5. واکنش نشان دهید و واکنش دیگران را هم درک کنید

هر کسی احتیاج دارد که بداند چه موقع کار را خوب انجام داده است و چه موقع احتیاج به بهبود آن دارد. به شخص باز خورد بدهید و همیشه به کار انجام شده انتقاد کنید نه به خود شخصی، اگر عصبانی هستید، قبل از سخن گفتن لحظه‌ای سکوت کنید.

6. حفظ آرامش و احترام به طرف مقابل

ما اغلب در ارتباطات خود با دیگران درصدد ارزیابی آنها برمی‌آییم و گاه فكر می‌كنیم یا باید نظرات و احساسات آنها را رد كنیم و یا به نوعی (مستقیم و غیرمستقیم) نظرات و احساسات خودمات را به آنها تحمیل نماییم. ارتباطاتی كه بر پایه این روش شكل می‌گیرد غالباً تداوم نمی‌یابد و هر دو طرف درگیر در ارتباط را دچار مشكل می‌سازد. ما بدین دلیل با یكدیگر ارتباط برقرار می‌كنیم تا از طریق آن به حل مسائل و مشكلات، رفع تضادها و تعارضات، رد و بدل كردن اطلاعات ، درک بهتر خود و رفع نیازهای اجتماعی دست یابیم، در روابطی كه ( ارزیابی دیگران ) عنصر اصلی آن می‌باشد نه تنها اهداف مذكور تحقق نمی‌یابد، بلكه آرامش لازم در ارتباطات انسانی نیز از بین می‌رود. باید به خاطر داشته باشیم همه ما می‌خواهیم دیگران با نظرات ما موافقت کنند و یا حداقل به افكار و احساسات ما احترام بگذارند و آنها را تایید كنند، زیر عقاید و نظرات ما برای خودمات كاملاً اهمیت ندارند، اگر در ارتباط با دیگران این تصور پیش آید كه به نظرات آنها احترام نمی‌گذاریم، ارتباط روند مناسب و هدفمند خود را طی نمی‌نماید.

در نظر گرفتن این نكته كه اغلب مردم مانند ما فكر نمی‌كنند، احساس نمی‌كنند و به روش خود به دنیا نگاه می‌كنند بسیار اساسی است.

7. وقفه‌ای ایجاد کنید

در مذاکرات و ارتباطات طولانی سعی کنید وقفه‌ای ایجاد کنید، تا شماره 10 بشمارید، قدم بزنید. هر کاری حس می‌کنید به شما آرامش می‌دهد، انجام دهید. سپس قبل از این که کاری بکنید، بنشینید و فکر کنید که چگونه می‌خواهید به موقعیت نگاه کنید.

8. مخالفت نمودن به شیوه مناسب

اگر بتوانیم بپذیریم كه دیگران مانند ما نیستند آن وقت می‌توانیم به شیوه مناسب با نظرات و عقاید آنها كه به نظر ما صحیح نیستند مخالفت كنیم. به عبارت دیگر بدون بحث و جدل مخرب كه غالباً همراه با بلند كردن صدا، داد و فریاد، خشم و غضب است می‌توانیم به نتیجه مناسب دست یابیم. یكی از مناسب‌ترین شیوه‌ها برای مخالفت كردن با نظرات و عقاید دیگران روش خلع سلاح است. در این روش، فرد در سخنان طرف مقابل حقیقتی را پیدا می‌كند (حتی اگر با مجموعه سخنان او موافق نیست) و سپس در مقام موافقت و تایید آن حرف می‌زند. این روش بر طرف مقابل تاثیر آرام بخش عجیبی می‌گذارد.
ممكن است روش خلع سلاح را نپذیرد ولی جدل، بی فایده و همیشه بی‌سرانجام است، با این شیوه در واقع شما پیروز از بحث خارج می شوید و طرف مقابل نیز احساس پیروزی می كند و با آمادگی بیشتری به حرف‌های شما گوش‌می دهد.
مثال: همکار شما می‌گوید: اصلاً حرفهای تو را قبول ندارم! پاسخ شما: بله حق باتوست، ما همیشه نباید دربست و به صورت صددرصد حرف‌های دیگران را بپذیریم.

9. موثق و معتبر صحبت کنید

با حرف ها و عملکردهای تان ثابت کنید که به اصول رفتار حرفه‌ای متعهد هستید. این امور فضایی از اعتماد و رو راست بودن با دیگران را ایجاد می‌کند.

10. خودشناسی و افزایش آگاهی

شناسایی دنیای ذهنی دیگران، همدلی و همدردی كردن با آنها و یا به نتیجه رسیدن بحث‌های ما با دیگران نیازمند خوشناسی و تلاشی برای افزایش اطلاعات و آگاهی‌های خود جهت شناسایی دیگران و محیط زندگی است. آگاهی از نقاط قوت و ضعف، ترسها، امیال،‌ آرزوها و نیازهای خود و پذیرش صادقانه آنها، كمک می كند ویژگی‌ها و وخصوصیات دیگران را واقع بینانه‌تر ببینیم و آنها را بپذیریم.
باید به خاطر داشت خوشناسی و افزایش آگاهی مستلزم صرف وقت، صبوری و تلاشی در جهت تغییر ویژگی‌های منفی خود است. برای خودشناسی و افزایش آگاهی می‌توانید از افراد متخصص نظیر روانشناسان و مشاوران کمک بگیرید.

 

 

انتشار : ۸ فروردین ۱۳۹۹

انضباط فردی چیست و چگونه می توان به آن دست یافت


انضباط فردی چیست؟

در این مقاله قصد داریم که مرحله به مرحله بفهمیم که انضباط فردی چیست و چگونه می توان به فردی منضبط تبدیل شد.

انضباط فردی چیست یکی از کلیدی ترین سوال هایی که می توانید در زندگی خود بپرسید.

انضباط فردی یعنی توانایی به انجام رساندن کاری.

یعنی کاری که باید انجام شود, چه دوست داشته باشیم چه نداشته باشیم چه حال داشته باشیم چه نداشته باشیم.

انضباط فردی تعریف بهتری هم دارد

به نظرم انضباط فردی تعریف بهتری ام دارد.

تعریفی بهتر از توانایی به انجام رساندن کار ها.

تعریف بهتر:

انضباط فردی یعنی تسلط بر خود.

یعنی توانایی کنترل احساسات و غلبه بر وسوسه ها.

این تعریف چرا بهتر است؟

زیرا تا بر خود تسلط نداشته باشید هرگز نمی توانید کاری را که باید انجام دهید.

و باید یک شخص از بیرون شما را مجبور به انجام کار کند.

اما این توانایی یا این ویژگی آنچنان هم کار ساده ای نیست.

اما موجب موفقیت افراد فوق موفق شده است همان افرادی که در نقش الگو در زندگی ما هستند.

حتی دلیل شکل گیری مجله پروژه نظم هم همین توانایی به ظهر ساده است.

چگونه فردی منضبط شوم؟

در اول کار باید بگویم که انضباط فردی دارای یک سری اصول است.

اگر این اصول را رعایت نکنید, من قول می دهم که نمی توانید فردی منضبط شوید.

اگر به احتمال کمی هم منضبط شوید, سوال من این است :

آیا این انضباط فردی که ایجاد کرده اید, پایدار هست یا خیر؟

اصول انضباط فردی

  • خواب
  • تغذیه
  • ورزش
  • تفکر

اصل هایی که به ظاهر ساده هستند ولی ما آن ها را در زندگی خود رعایت نمی کنیم.

من اصول انضباط فردی را رعایت می کنم اما هنوز آن قدر که می خواهم منضبط نیستم

به قول برایان تریسی تمام افرادی که انضباط فردی بالایی دارند, فکر می کنند که منضبط نیستند.

پس اگر این گونه فکر می کنید و به دنبال این هستید که منضبط تر شوید به شما تبریک می گویم.

شما قسمت بیشتری از مسیر انضباط فردی را نسبت به دیگران طی کرده اید.

راهکار

رعایت کردن اصول انضباط فردی می تواند موجب این شود که شما فردی منضبط شوید اما با سرعت کمی این روند پیش می رود.

برای همین یک سری استراتژی های پیشرفته وجود دارد که می توانید با به کار گیری آن ها خیلی سریع تر به انضباط فردی برسید.

یعنی با رعایت چند اصول و استراتژی های پیشرفته می توانم سریع منضبط شوم؟

می دانید موضوع اصلی اصلا این نیست که شما منضبط شوید.

بلکه موضوع اصلی این است که آیا منضبط می مانید؟

آیا این انضباط فردی که به دست آورده اید پایدار هست یا خیر؟

ما اینجا هستیم تا به شما کمک کنیم که پس از تبدیل شدن به فردی منضبط ثبات خود را حفظ کنید.

آیا اصلا ارزشش را دارد که این همه خود را اذیت کنم؟

شما می دانید که موفقیت حاصل یک مهارت یا کار خاص نیست.

بلکه حاصل چند مهارت یا کار مشترک است.

برای همین است که نمی توان گفت که فقط افرادی که سحر خیز هستند موفق هستند.

هم من و هم شما می دانیم که اصلا اینطور نیست.

چون قطعا افرادی را می شناسیم که خیلی کار نمی کنند و سحر خیز هم نیستند اما در کار خود بسیار موفق هستند.

اما یک فاکتور مشترک هست که همیشه تکرار می شود.

آن فاکتور مشترک تنها و تنها و تنها انضباط فردی است.

پس سعی کنید راجب آن کمی بیشتر از خواندن یک مقاله اطلاعات بدست بیاورید.

همین الان ۱۰ نکته مهم انضباط فردی را یاد بگیرید

  1. حل مشکل اول از خودتان شروع می شود
  2. کار را شروع کنید
  3. کودکانه شروع کنید
  4. کوچک شروع کنید و کمال طلبی را کنار بگذارید
  5. اول از صفر به یک برس سپس سراغ صد برو
  6. رفیق آرامتر, مسئله را دغدغه نکن
  7. بی دقت نباش, به زمان توجه کن
  8. کمی صبر کنید و جان بگیرید
  9. برای فکر کردن عمیق وقت بذارید
  10. با خودتان مهربان باشید

یک نکته ای که از یک فرد بزرگی یاد گرفتم

اگر می خواهی به فردی یا چیزی که می خواهی تبدیل شوی باید زندگی ات را از آن پر کنی.

اگر می خواهید فردی منضبط شوید باید دور و اطرافتان را از افراد و اطلاعات که به انضباط فردی مرتبط هستند پر کنید.

انتشار : ۸ فروردین ۱۳۹۹

از فرصت ها به درستی استفاده کن



ما اغلب نمی‌دانیم که فرصت‌های مختلف، دقیقاً چه زمانی رخ می‌دهند. گاهی اوقات، فرصت‌ها به صورت آنی و غیر منتظره پیش می‌آیند؛ پس بهتر است خودمان را از قبل برایشان آماده کنیم! برای استفاده از فرصت‌ها، چند اصل کلیدی وجود دارد که در این مقاله به آن‌ها خواهیم پرداخت:

فرصت_آگاه بودن

 

اصل شماره یک

 

ما برای درک فرصت‌ها، همواره باید گوش به زنگ باشیم و شرایط را زیر نظر بگیریم. همیشه با چشمان باز، شرایط را زیر نظر بگیرید. زیرا هر لحظه ممکن است فرصت جدیدی سر راه شما قرار بگیرد. از هر اتفاقی به سادگی عبور نکنید!

 

ممکن است هنگام رفتن به سفر، مسیری را اشتباه بروید! در آن صورت عصبانی نشوید! شاید این اتفاق رخ داده تا فرصتی را در اختیار شما قرار دهد. اجازه ندهید احساس بدتان مانع از دیدن آن فرصت شود.

استفاده از موقعیت – فرصت 

اصل شماره دو

فرصت‌های مناسب را تشخیص دهید. گاهی اوقات، ممکن است فرصت مناسبی سر راه شما قرار گیرد که با ذهنیت شما همخوانی نداشته باشد و شما آن فرصت را کنار بگذارید. برای جلوگیری از این امر، بهتر است همواره به صدای قلب خود گوش دهید، نه صدای ذهنتان!

ذهن شما بر اساس باورهای شما تصمیم می‌گیرد، اما قلب شما و ندای درونی شما، متصل به خداوند است و همیشه شما را به درستی هدایت می‌کند. ذهن منطقی شما ممکن است بر اساس دلیل و منطق، تصمیمی اشتباه بگیرد؛ حال آنکه قلب و احساس شما، آن سوی راه را می‌بیند و از انتهای راه با خبر است!

بنابراین، وقتی فرصتی بر سر راه شما قرار می‌گیرد، ممکن است ذهن شما بگوید: «این کار درآمد کافی ندارد!» یا «اگر خانه‌ات را بفروشی، ضرر خواهی کرد!» اما ته دلتان نسبت به آن کار احساس خوبی دارید. در این شرایط، همواره به صدای احساستان گوش دهید.

از دست ندادن فرصت

 

اصل شماره سه

 

فرصت‌های کوچک را غنیمت شمارید. طبیعتاً شما رویای بزرگی دارید. اما گاهی اوقات ممکن است فرصتی برایتان پیش بیاید که در نظر شما کوچک باشد یا فکر کنید که شما را به رویای بزرگتان نخواهد رساند. یادتان باشد که شما نمی‌توانید از نقطه A به نقطه Z بپرید!

 

شما باید قدم به قدم مسیر را طی کنید. بنابراین، یک فرصت کوچک می‌تواند منجر به فرصت بزرگتری شود و قدم به قدم شما را به رویایتان نزدیکتر کند. پس به سادگی از فرصت‌های کوچک نگذرید! آن فرصت می‌تواند برای شما به شانسی بزرگ تبدیل شود.

 

در طول مسیر زندگی، فرصت‌های بیشماری برایتان پیش خواهد آمد که اگر واقعاً در جستجو و گوش به زنگ آن‌ها باشید، می‌توانید بیشترین بهره را از زندگی خود ببرید و در انتهای راه، حسرت نخورید! قدر فرصت‌ها را بدانید زیرا اگر از آن‌ها به سادگی عبور کنید، در اختیار کسانی دیگر قرار خواهند گرفت.

 

افراد بسیار زیادی هستند که ایده‌ای به ذهنشان رسیده اما چون از فرصت‌هایشان استفاده نکرده‌اند، آن ایده توسط کس دیگری اجرایی شده است! فرصتی که انتظار آن را می‌کشید، پیش خواهد آمد. اگر شما با خواسته و رویای خود هم ارتعاش شوید، دیر یا زود، راهی برایتان باز خواهد شد.

 

تمام کاری که شما باید انجام دهید، این است که با خواسته خود هم ارتعاش شوید. سپس فرصت‌ها، خود به خود نمایان می‌شوند. شما از طریق توجه و تمرکز، می‌توانید هرچه بیشتر با خواسته خود هم ارتعاش شوید. در واقع، این خودمان هستیم که فرصت ها را خلق می‌کنیم اما متأسفانه، خیلی وقت‌ها از آن‌ها آگاه نیستیم.

 

 

توجه: این ارتعاش ماست که فرصتی را خلق می‌کند و راهی را باز می‌کند، اما ما یا متوجه آن نمی‌شویم، و یا آن را پس می‌زنیم!

 

 

از فرصت ها به درستی استفاده کن
انتشار : ۲۵ اسفند ۱۳۹۸

۱۰دلیل برای یادگیری مادام العمر


آموزش و یادگیری کلماتی هستند که بسیاری از مردم از آن‌ها وحشت دارند. دلیل این احساس هم به دوازده سالی بازمی‌گردد که بهترین سال‌های عمرشان را در مدارس گذرانده‌اند و این موضوع باعث شکل گرفتن احساسی بد در آن‌ها شده است.

به همین دلیل بسیاری از ما با دستاوردهای مهمی که آموزش می‌تواند در زندگی برایمان داشته باشد و تأثیر آن بر جنبه‌های مختلف زندگی آشنا نیستیم.

درصورتی‌که آموزش و یادگیری موضوعی بسیار ضروری و تعیین‌کننده در زندگی است، به‌طوری‌که هر فردی که خواهان یک زندگی خوب است، نیاز دارد تا تحت هیچ شرایطی و در هیچکدام از مقاطع زندگی این امر مهم را متوقف نکند.

فرقی نمی‌کند ۲۰ ساله هستید یا ۸۰ ساله؛ هرکس آموختن را متوقف کند پیر خواهد شد. هرکس پیوسته بیاموزد، جوان خواهد ماند. مهم‌ترین چیز در زندگی، جوان نگه‌داشتن ذهن است.

هنری فورد

هنری فورد مهم‌ترین دلیل یادگیری مداوم و همیشگی را در این عبارت به خوبی بیان کرده است.

در ادامه ۱۱ دلیل دیگر را که نشاندهنده لزوم آموزش و یادگیری در تمامی مقاطع زندگی هر فرد است، بیان می‌شود.

 

 

 

۱. مقابله با یکنواختی زندگی و خستگی ناشی از آن

وقتی در زندگی یادگیری و آموزش نباشد، انجام امور روزمره شخصی و کاری به یک عادت و روند خسته‌کننده و بی‌معنا تبدیل خواهد شد.

درصورتی‌که در میانه کارها، مطالعه، مشاهده فیلم‌های آموزشی و یا شرکت در سمینارهای آموزشی به‌صورت هدفمند انجام شود، مطمئناً زندگی پربارتر شده و با یادگیری مهارت‌های مختلف، ذهن و فکر از کرختی و یکنواختی خارج خواهد شد.

 

۲. احساس شادمانی بیشتر در زندگی

ما در همه وظایف و اموری که بر عهده داریم، به‌صورت کامل و به اندازه کافی مهارت نداریم.

از طرفی ممکن است برخی اوقات فرایند آموزش برای ما خسته‌کننده شود ولی اتفاق مهم، موفقیت در امر آموزش و کسب مهارت‌های موردنیاز به‌صورت موفقیت‌آمیز است. این اتفاق باعث افزایش اعتمادبه‌نفس و میزان شادی در زندگی ما خواهد شد.

 

 

 

۳. ظاهر شدن در نقش یک فرد نمونه و موفق

آموزش دائمی باعث می‌شود که ما در موقعیت‌های مختلف ازجمله محل کار و در میان دوستان و آشنایان به‌عنوان فردی موفق شناخته شویم.

این اتفاق نه تنها برای خودمان و دیگران خوشایند است، بلکه باعث خواهد شد دیگران هم از ما الهام گرفته و انگیزه و روحیه بیشتری برای یادگیری پیدا کنند. همچنین الگویی برای فرزندان و دوستانمان خواهیم بود.

 

۴. همراه و همگام بودن با فناوری روز

امروزه فناوری‌ها و تکنولوژی‌های جدید به‌صورت روزانه و مدام در حال پیشرفت و توسعه هستند. در این میان افرادی که نتوانند با این تغییرات و پیشرفت‌ها همراه شوند و آموزش ببینند، عملاً موقعیت‌های بسیاری را از دست خواهند داد.

برعکس، یادگیری فناوری‌ها و تکنولوژی‌های روز باعث افزایش اعتمادبه‌نفس، شاخص بودن در میان اطرافیان و همکاران و همچنین دستیابی به موقعیت‌های خوب شغلی و غیرشغلی و درنهایت رشد و پیشرفت خواهد شد.

 

 

 

۵. تبدیل شدن به فردی شاخص و بدون جانشین

به دلیل آموزش مداوم و همیشگی، افراد همواره در حال توسعه و یادگیری مهارت‌ها و دانش جدید و به‌روز خواهند بود که این کار باعث می‌شود به بهترین شکل ممکن بتوانند خود را با شرایط و موقعیت‌های مختلف وفق داده و نقش‌های مختلف را در سازمان به خوبی ایفا کنند.

این توانایی و امتیاز منحصربه‌فرد برای کارفرمایان بسیار باارزش و حیاتی است. چنین فردی بزرگ‌ترین دارایی سازمان محسوب شده و هیچ جایگزین و جانشینی برای او وجود نخواهد داشت.

 

۶. توانایی ارائه راه‌حل‌هایی عالی و متفاوت برای حل مشکلات

فردی که همواره در حال آموزش و یادگیری است، با توجه به فراگیری به‌روزترین علوم و تکنولوژی‌ها، از خلاقیت بالایی برخوردار بوده و در نتیجه بهترین راه‌حل‌ها را برای مشکلات و معضلات پیشنهاد خواهد داد. همین توانایی خاص می‌تواند باعث کسب موفقیت‌های متعدد و پیشرفت‌های چشم‌گیر در زندگی شود.

 

 

 

۷. داشتن بهترین تفریحات و سرگرمی‌ها

فردی که پیوسته در حال آموزش و یادگیری است، بهینه‌ترین و ارزش‌آفرین‌ترین روش‌ها و راهکارها را در زندگی کاری و شغلی خود به کار خواهد بست.

در این صورت علاوه بر بهره‌برداری بسیار مفید و کارا از زمان خود، خواهد توانست رضایت مدیران و کارفرمایان را هم به نحو مطلوب جلب کند.

چنین فردی با توجه به افزایش زمان خالی و دریافت امتیازات و تشویق‌های خاص می‌تواند بهترین سرگرمی‌ها و تفریحات را در زندگی‌اش تجربه کند.

 

 

 

۸. توانایی آموزش به دیگران

یادگیری مداوم و مؤثر، افراد را به یک استاد و مربی حرفه‌ای تبدیل می‌کند. در این صورت دیگران همواره در پی یادگیری و آموختن از آن‌ها خواهند بود.

این کار علاوه بر اینکه جایگاه اجتماعی فرد را بالا می‌برد، بلکه باعث می‌شود بتواند مثبت‌ترین و بهترین تأثیرات را بر دنیای اطراف خود بگذارد.

 

۹. داشتن مغزی فعال

مغز مانند یک عضله در بدن عمل می‌کند. به این صورت که هرچقدر کار بیشتر و متنوع‌تری توسط آن انجام شود، قدرت و توانایی‌اش هم بیشتر خواهد شد.

علاوه بر این یادگیری و آموزش پیوسته و منظم مطالب مختلف باعث می‌شود مغز همواره در حال فعالیت و تجزیه‌وتحلیل باشد که این کار باعث بهبود عملکرد و کارایی آن در گذر زمان خواهد شد.

اخیراً مطالعات زیادی در این خصوص انجام گرفته است که بسیاری از آن‌ها این موضوع را تایید می‌کنند که یک مغز فعال کمتر دچار بیماری‌های مختلف نظیر آلزایمر می‌شود.

 

 

 

۱۰. افزایش عزت‌نفس

همان‌طور که قبلاً گفته شد، آموزش و یادگیری مداوم باعث بهبود جایگاه اجتماعی فرد خواهد شد که به‌مرور منجر به افزایش اعتمادبه‌نفس می‌شود.

علاوه بر این با به وجود آمدن شرایط گفته‌شده، به‌مرور عزت‌نفس هم در وجود فرد رشد یافته و فرد هرروز بیشتر خود را لایق خوبی‌ها، زیبایی‌ها و جایگاه‌های عالی خواهد دانست.

 

جمع‌بندی

در این نوشته به این نکته پرداخته شد که آموزش و یادگیری دائمی تأثیرات مثبت بزرگی را در زندگی هر فرد به همراه خواهد داشت. ده مورد از نتایج و ثمرات این کار عنوان شد.

موضوعی که در این میان بسیار مهم است، در پیش گرفتن روش و شیوه درست، اصولی و هدفمند برای یادگیری است.

این روزها بسیاری از افراد اکثر ساعات روز در حال گشت زنی در شبکه‌های اجتماعی و مطالعه جملات قصار و مطالب پراکنده هستند. این نوع یادگیری کمترین میزان اثرگذاری را خواهد داشت و بیشتر از اینکه باعث یادگیری شود، توهم یادگیری را در فرد به وجود خواهد آورد.

مطمئناً این نوع یادگیری‌ها هیچ‌کس را نسبت به دیگران متمایز نکرده و منجر به موفقیت نخواهد شد. به همین دلیل لازم است که آموزش‌ها به‌صورت منظم، هدفمند و بر اساس یک نقشه راه مشخص صورت گیرد تا نتایج مورد انتظار را به همراه داشته باشد.

 

 

 

 

انتشار : ۸ فروردین ۱۳۹۹

© 1398 تمامی حقوق برای ای ام تریدینگ ™ میباشد

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما